2777
2789
عنوان

سلام خانوما مادرهمسرم تازه فوت کرده ومن این خوابودیدم

| مشاهده متن کامل بحث + 1374 بازدید | 76 پست
سفره باز کن توش میتونی میوه خرما نان و پنیر آش هرچی در توانته بزاری و روضه خون دعوت کنی روضه ی حضرت ...

راستش کسیوندارم  بخواد بیاد خونمون فقط خودمو بچه ها وهمسرم باشیم قبوله

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه بخواید سفره حضرت رقیه براشون بزارید نون پنیر سبزی یا نون پنیر خیار و خرما بزارید 

اها اینکارم شایدکردم  ۲۰ تاقیمه درست کنم پخش کنم چون قبلترش  مثلا یماه پیش خواب دیدم سفره بزرگی پهن مردم میان قیمه وفسنجون برمیدارن

اداب خاصی داره؟چی بذارم توسفره

بعضی سفره ها آداب دارن من دقیق بلد نیستم ولی ما سفره امام حسن میگیریم همه چیزش سبز میشه هم سفره هم تدارکات مثل آش ،کوکو ،سبزی خوردن و تزیینات سبز 

دوتاسفره بود انگار نمیدونم بخدا بعد توخواب داشتیم واسه همسرم وخواهرش تعریف میکردیم که همچین خوابی د ...

بگردم🥺🥺

بنظرم کلا منظور خوابتون اینکه براشون خیرات کنید اگه مثلا خودشون این موقع ها نذری چیزی داشتن اگ امکانش هست همونو بدید اون سفره سبز رنگ هم چون من شنیدم میگن تو خواب نشونه سفره حضرت رقیس براشون خیرات کنید خدا خیرتون بده🥲♥️

حامی حقوق حیوانات🐣🐰🐶با حیوانات مهربون تر باشیم زندگی بدون اونا خیلی زشته اونا هم مثل ما حق زندگی و طبیعت دارن زندگی رو ازشون دریغ نکنیم♥️خدایا خودت مرحم دل های شکستمون باش:)🦋گاهی خرد شدن استخوان‌های خودم را زیر بار همه زندگی‌های نکرده‌ام، حس میکنم.!🌚
نمیدونم  اکثرااش میپخت

یه خانمی بود هر سال عاشورا نذر حلیم داشت .فوت کرد . بجه هاش گفتن دیگه نمی پزیم راحت شدیم !،


نگو بین خودشون بعدا حرف زدن که یک سال هم بعد فوت مادر بپزیم .ولی خانمش منصرفش کرده بود !!!!



من از هیییییچ کدوم خبر نداشتم . خواب دیدم یه جایی مه الوددبا اون خانم نشستم گفتم منتظر چی هستید ؟ گفت قراره پسرم برام غذا بیاره !! قشنگ گدشت زمان رو حس کردم ..  بعد مدتی خانم پاشد و ناراحت گفت نه دیگه دیر شد پسرم نفرستاد .‌ بعد. رفت .. 



من این خواب رو برای پسرش تعریف کردم ..  پسرش وسط هییت زار زد و گریه کرد.  و نشست رو زمین گفت وای ..  مادرم منتظر بود و من انجام ندادم .‌. گفتم چی ؟؟ عروسش گفت حلیم رومی خ اسایم بپزیم من منصرفش کردم و دیگه نپختیم ! 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز