2777
2789

من خواب و دارم از وسطش تعریف میکنم و برای دو سه ساعت پیشه این خواب،

من چند وقتیه خونه مامانبزرگم هستم و اینجا تابستونا مارمولک زیاد میاد، وسطای خوابم انگار خونه مامانبزرگم و خونه ی ما با هم ترکیب شده بود و هم اونجا بودم و هم اینجا، من بودم و مامانم و خواهرم و مامانبزرگم، دیدم جلو اتاق سمت راست انگار یه مارمولک دمش از زیر یه مُشما مشخصه، خواستم برم به مامانم بگم که دیدم یهو از زیر اون مشماهه به جا مارمولک یه مار بزرگ اومد بیرون، اصلا یادم نیست چه رنگی بود ولی رنگ مشکی هم رو بدنش داشت ، ما تو پذیراییه خونه نشسته بودیم رو مبلای خودمون !! همه پاهامونو جمع کردیم رو مبل و من داشتم از مامانم میپرسیدم چرا یه مار باید تو خونه باشه وقتی اینجا تهرانه و توش از مار خبری نیست ، میگفتم زنگ بزنه بابام بیاد یا یکیو خبر کنه، مار اومد سمت ما که رو مبل نشسته بودیم، رو به مادرم تعظیم کرد و مثل یه حیوون اهلی با مادرم برخورد کرد !!!! به سمت من که اومد نیشش رو نشونم داد !!!! بعدم رفت سمت خونه ی سگم ( ما سگ داریم بچه ها ) من فکر کردم سگم الان یه بلایی سر ماره میاره ولی سگم ترسید و قایم شد تو خونش، بعد ماره انگار رفت زیره وسایلا و ما دیگه نمیتونستیم ببینیمش، من همچنان داشتم خواهش میکردم از مامانم که زنگ بزنه به بابام، ماره اینبار از زیر یه مشمای سیاه اومد بیرون و وقتی اومد سمتم داشتم با خودم فکر میکردم الان نیشم میزنه که اول خیلی سطحی ساق پای چپم و نیش زد و بعد ساعد دست چپمو نیش زد و زبونش مثل سنگ شده بود و چسبیده بود به دستم، خواهرم کنار من وایساده بود و ازش کمک میخواستم، نیش مار و خودم با دست گرفتم به سختی از دستم جدا کردم، بعد ماره نمیدونم کجا رفت و چیشد، من نگران جای نیشاش بودم، اون نقطه ای که نیش زد مثل یه چرکِ سفید هرلحظه بیشتر میشد و درد داشت و من داشتم با مامانم بحث میکردم که باید برم بیمارستان و مامانم نمیدونم چرا از اول تا آخر خواب هیچ کاری نمیکرد !!!


بچه ها اینجای خواب که بودم یهو مامانم بیدارم کرد گفت داییم پشته دره و اومده به مامانبزرگم سر بزنه، این داییه من و زن و بچش همشون جادوگرن، دائم در حال جادو جنبل کردن واسه ماها هستن و خیلی بد ذات و حروم*زاده ان، منه بدبخت هیچوقت با اینا کاری ندارم ولی بلایی نمونده که با جادو سره من و خانوادم نیاورده باشن، چندوقت یه بارم جادو جنبلاشونو تمدید میکنن، خلاصه داییم اومد نشست و خیلی بی مقدمه بحث مار کشید وسط که قدیما چه مارهایی تو روستاشون میدیده و خلاصه چندتا خاطره راجع به اون مار ها تعریف کرد و آخره صحبتاشم راجب اجنه ای که تو روستا و تو خونه و اون زمان ها دیده بوده و ... هم گفت،

برای من خیییییییییییییییییلی عجیب بود که من داشتم این خواب و میدیدم و سرو کله ی این داییم پیدا شد و بعد شروع کرد راجب مار حرف زدن ،

دیگه گفتم بیام اینجا تعریف کنم بیینم کی تعبیر این خواب و میدونه.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اول اینکه خواب اون ساعت وقت نماز مغرب خواب تعبیر دار نیست 

دوم عزیزم خواب رو برای کسی تعریف نکن چون هر کی تعبیر کنن همون میشه 

و در اخر صدقه بده و بگو ان شا الله خیر و خوش هست 


مار مشکی یعنی دشمن و وقتی میگی بهت نیش زده خب دشمن بهت حتما ضربه زده دیگه ولی تعبیر درستشو تو گوگل بزنی میاره برات بعضی وقتا واقعا خوابا یه نشونه هایی ب ادم میدن ک ما نمیفهمیم پسردایی من خواب دید ک مامان فوت شدش بهش میگه بیا و هفته ی بعد پسر داییم فوت شد جلوشو بگیر اینجور ادما واقعا ترسناکن با همین جادو جنبلا منی ک اعتقاد نداشتم چ بلاها ک سر داداشم نیاوردن

مار مشکی یعنی دشمن و وقتی میگی بهت نیش زده خب دشمن بهت حتما ضربه زده دیگه ولی تعبیر درستشو تو گوگل ب ...

من اگه توجهم به خوابی جلب بشه حتما باید تعبیرشو بفهمم، خوابای من معمولا برام یه هشدار ها و پیامایی دارن که بعدا متوجهشون میشم، اینا با جادو جنبل زندگیه مارو ناااااااااااااااابود کردن، منه بدبخت که دارم از بین میرم ولی نمیدونم چکار کنم

مار چند تعبیر داره

دشمن

ثروت 

و......

ممکنه از سمت مادربزرگ ثروتی بهتون برسه یا از سمت خانواده مادربزرگت 

در مورد شخص خودت به نظر مید انگار به صفت های دخترانه و زنانه ات بی توجه شدی و کمی حالت های زنانه خودت فراموش کردی 

 👈 من مادر یک کودک اتیسم هستم توجه کنید از این بعد در تاپیک های متفرقه ام به سوالات در مورد اختلال اتیسم هست پاسخ نمیدهم لطفا در تاپیک هایی که موضوع شون و عنوان شون اتیسم هست سوال خودتان بپرسید ممنونم که رعایت میکنید منم یک انسانم گاهی دوست دارم از دنیای اتیسم دور باشم و تاپیک های غیر اتیسم بزنم 😊
من اگه توجهم به خوابی جلب بشه حتما باید تعبیرشو بفهمم، خوابای من معمولا برام یه هشدار ها و پیامایی د ...

یه قرانی چیزی همیشه کنارت باشه یه سرکتاب بگیر با قران سبکی بیفتع روت بخدا داییم سه روز پشت هم تصادف کرد بعد گفتن یکی دعای مرگتو کردع دیدیم تو دیوار خونشون یه دعاعه نوشته مرگ برای داییم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز