خانوما چون اینجا کسی منو نمیشناسه اومدم یکم درد دل کنم سبک شم؛من خیلی شرایط زندگی خوبی داشتم ولی یه مشکلی برام پیش اومده که خیلی زندگی برام سخت شده؛ من دانشجوی پزشکیم توی دانشگاه درسم خیلی خوبه، قیافم خوبه پوستم سفیده چشمام رنگیه، همه ی اجزای قیافم متناسب و خوبه؛ همه فک میکنن خیلی خوشبختم ولی دلم خیلیی خونه، نمیتونم هیچکدوم از خواستگارامو قبول کنم تا وقتی که کامل درمان کنم؛ (لطفا نپرسین که بیماریم چیه چون برام خیلی دردناکه دربارش حرف بزنم) درمانش خیلی سخت و دردناکه باید یه عمل جراحی خیلی سخت بکنم که دوره ی نقاهتش خیلی طولانی و دردناکع ، وضعیت منم جوریه که اگه عمل نکنم خیلی درد میکشم اما اگه عمل کنم ممکنه کامل خوب بشم اما عملش ریسکش خیلی بالاس و ممکنه عوارض خیلی بدی تا آخر عمرم داشته باشه ولی خب چاره ای جز عمل کردن ندارم؛ خیلی شرایطم سخت و دردناکه تو سن بیس سالگی خیلی زندگیم سخت و دردناک شده، برام دعا کنید بتونم عمل کنم و از پسش بربیام ، خیلی میترررررسم ولی نمیتونمم بروز بدم یا با کسی دربارش حرف بزنم چون نمیخوام خانوادمو ناراحت کنم خودمو قوی نشون میدم ولی درونم پر از ترس و ناراحتیه