سلام شب بخیر ما ۵ ساله ازدواج کردیم معدم به شدتتتتت مشکل داره زندگیمو فلج کرده اما کلا آدم دکتر برویی نیستم اینو گفتم که فک نکنید هر روز دکترم. تا جایی که بتونم مشکلاتمو با دارو گیاهی حل میکنم این ۵ سال یکبار کلا رفتم دکتر با شوهرم. اما خواهر و مادر همسرم برعکس الکی میرن دکتر و تا هفته ای حداقل دوتا سرم نزنن نمیشه که این به من ربطی نداره. الان مشکلم اینه جندباااار مریض شدم سرمای شدید خوردم همسرم حالت تعارف و الکی میگه بریم دکتر منم اولش گفتم نه بعد ک حالم بد شده گفتم بریم دعوامون شده. الآنم دعوامون شد شدید سرما خوردم مریضم از تنگی نفس میخوام خفه شم دیشب گفت بریم دکتر گفتم بریم گفت باشه دو ساعت دیگه میریم و خوابید و بیدارشم کردم محل نداد. امشبم بعد اینکه من گریه کردم گفت پاشو بریم ک من نرفتم و اون خوابید
خسیس نیست هوامو هم داره غذا و سوپ برام میخره جوشونده میده نمیدونم چرا هربار وقتی مریضم دعوامون میشه
فردا خودم پاشم برم دکتر؟ تا بفهمه حالم بده و مثل خواهرش فیلم بازی نمیکنم. خواهرش همیشه حالش توپه اما تا شوهرشو میبینه خودشو میندازه هر روز میبرتش دکتر و میوه و سرم و....