2777
2789

من 12ساله ازدواج کردم و دوتا بچه دارم 

3سال بعد زندگیمون یه مشکلی پیش اومد و باعث شد همه چیو ازدست بدیم .مجبور شدیم بیایم روستا ویه شغل جدید راه انداختیم دونفری فقط کار کردیم اصلا تفریحی تداشتیم بجز این رفت وآمدای خانوادگی.

الان خداروشکر وضع مالیمون خیلی خوبه .

سوالم اینه الان شوهرم که فکرش آسوده شده رفته سمت رفیق بازی وتا من چیزی میگم میگه توام برو دوست پیدا کن برو بگرد .میگه میخوام جوونی کنم به خودم برسم توام هرچی که حالت خوب میکنه انجام بده..

این دوستاشم به واسطه ی شغلش هست که داره 

یعنی چی که منو تنها میزاره میره مگه دوست .پفکه که برم از سوپری بخرم..

نگید برو باشگاه وکلاس دوست پیدا کن چون بشدت آدم درون گرایی هستم وبشوهرم وابسته


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

روی خودت کار کن کم کم از وابستگی بیرون بیا تور بگیر برو سفر برو‌تفریح ‌ببین که چجور همسرت دنبالت راه ...

ما تو شهر خیلی کوچیکی هستیم اینکه تور برم جز محالاته.بهش میگم رفیق ماهی یباره نه اینکه هر جمعه من بمونم خونه اون بره تفریح 

بعد وقتیم که میاد میخواد که بگو بخندمو داشته باشم



حق اینایی که گفتمو نمیخوام ازش بگیرم ولی کلا منو گذاشته کنار.

شما یاد باید بگیری وابستگیت کمتر کنی چرا تو فقط دنبالش باشی بزار اونم جای خالی تورو حس کنه و بیاد طرفت زیادی تو دست و پاش نباش.کارای جدید انجام بده اون خودش میفهمه و میاد طرفت حتی لازمم نیست بهش بگی

هیچ وقت ب گذشته برنگرد  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792