دیشب بچه خواهرشوهرم 1۰ سالشه
داشت بی ادبی میکرد گفتم ساکت شو بی ادب دیگه جوابتو نمیدم به دایی هم میگم دعوات کنه نه بزرگ تر میفهمی نه کوچیک تر مامانشم نبود من و جاریم و خواهر جاریم نشسته بودیم یهو گفت ایشالله بچه دار نشی مامانم و مامانی (مادرشوهرم) گفته بودن تو مریضی بچه دار نمیشی ایشالله که نشی انقدر عصبی شدم ک نگو ولی جلوی جمع ب روی خودم نیاوردم اونا هم نشنیده گرفتن حالا من یه ساله خونه خودمم رفتم ب شوهرم میگم اینجوری گفتن پشتم و فلان میگه اون بچس چی حالیشه تو هم چون کوچولویی هنوز ضعیفی مشکلی نیست😑
اصلا جیگرم داره آتیش میگیره جلو روم یجورن پشتم یجور دیگه