سلام امروز شنیدم بچه ی یه بنده حدا که فکرکنم ۱۷ سالش بود فوت کرده این بچه رو خدا بعد از۱۵ سال بهشون داده بود وفقط همین یه بچه رو داشتن...من که غریبه بودم سردرد شدم از شنیدنش ولی میگفتن مادرش سر قبر بچش فقط قران میخونده وسر تکون میداده وگریه نمیکرده البته من از دور مادرش رو میشناسم که خانم محجبه ای هست ولی فکر کنم این ازایمان زیادش هست که تو تشیع جنازه بچش قران بخونه وگریه نکنه شایدم شوکه بوده نمیدونم به هرحال خدا بهش صبر بده اگه شماهم خاطره ای دارین بگین وبرای روح این جوون صلوات بفرستین.
لطفا برای سلامتی وعاقبت بخیری و خودم وخانوادم یه صلوات بفرستین
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یکی از هم کلاسیای دبیرستانم همیشه آرام و لبخند به لب بود بهترین نمره ها رو هم میاورد هیچوقت ندیدم ناراحت باشه بعد یه بار ۴ روز نیومد مدرسه بچه ها زنگ زده بودن بهش گفته بود داداشم سرطان داشته فوت شده بعد ۴ روزم که اومد همچنان آرام و لبخند بر لب داشت تعریف میکرد که درخت توت داریم مامانم امروز کلی توت جمع کرده داده همسایه ها فکر کن بچت بیوفته بمیره تو ۴ روز بعد در حال توت جمع کردن باشی😐 من که درکشون نکردم ولی خوش به حالشون حالا من همیشه انگار دارن تو دلم رخت میشورن از بس اعصابم خرده
و یادمه آروم بود و با مهمان ها چقدر خوب برخورد میکرد... و من به ایمان ایشون غبطه میخورم خیلی زیاد... نه تنها تو این تجربشون کلا به معنای واقعی تو زندگیشون آرامش دارن و تسلیم خدا...