خیانت شوهرم با یک دختر دیگه به من

حالا اگه خواستی بمونی شرط طلاق ..حق همه چی بگیر 

ازونجا که احتمال میدم دیگه به قول معروف دختر نباشی ، پس یه فرصت بهش بده .هم دیر عروسی کن ،هم دیر بچه دار شو .اگه دختر هستی که جدا شو ولی آنقدر دخترای دم دستی زیادن که تضمینی نیست همسر بعدیت خیانت نکنه .

مگه عقد نیستی حتما جدا شو الان که همه چیز گل و بلبله خیانت کرده وای به روزی که بعد ۵ سال زندگی عادی بشه

عزیزمم من ازدواج نکرده بودم..دوست بودیمو این صحنه رو دیدم...یادمه اینقدر گریه کردمو خودم زدم..چون من ازش خیلی دفاع میکردم اعتیاد داشت ترکش دادم...بعد کارش چند بار سعی کردم رابطه درست شه ولی نشد چون دیگه بهش اعتماد نداشتم چون اون بازم کارشو تکرار کرد...و من تموم کردم الان یسال گذشته و اون روزا رو گذروندم و ذره ای دیگه تو دلم جا نداره...چند شب پیش پیام داد ولی من جوابشم ندادم

میشه عزیزم ،…خدا جای حق نشسته .

ولی تو حواست به دلت باشه….احتمالا اینقد دم گوشت غزل عاشقانه بخونه که نرم بشی،…..ولی اینا همینن عوض نمیشن

پس بیخیالش شو .جونت بزرگترین نعمته خداست

والا نمدونم تو کله اینا چی میگذره😐

خب اگه زنتو‌ میخای چرا با یکی دیگه لاس میزنی ، اگه نمیخایش چرا الان پشیمونی….هوفففففف

عزیزم هیچ وقت درست نمیشه من با یکی دوست بودم خیانتم‌ نکرد بهم بعد ۴ سال یهو گفت هر کی بره واسه خودش الان بعد ۱۵ سال که خیلی خوشبختم هنوزم از خودم میپرسم چرا اینجوری شد زندگی منطقه احساس سرش نمیشه بندازش بره جایی که لایقشه

عزیزمم اگه از حال روزای اولم بگم داغون بودم چون همزمان با منم خوب بود واس همین باورم نمیشد..با اینکه چت شون ساده بود و حرف عاشقانه نبود...کلی فحشش دادم منی ک حرف بد نمیردم..یه روز فقط ۴،۵ تا قرص قوی پشت سرهم خوردم که فقط خواب باشم بیدار نشم..داغون بودم وقتی نمیتونسم با کسی درد و دل کنم چون همش ازش دفاع کردم...شبها خودم خودمو دلداری دادم خودمو ناز میکردم خیییلی درد داشت واسم...اونم چند بار اومد ک توبه کردمو اینا...یبار بخشیدم و باز تو گوشیش دیدم با یه دختره دیگه حرف زده و میگفت همسایمونه وحرف خاصی نبود...دیگه تمووم کردم ..نمیتونستم زندگیمو با شک شروع کنم منی ک با اعتیادش ساختمو ترکش دادم...

وقتی رها کردم متوجه شدم باز با یکی دیگه دوست شده..اصلا باورم نمیشد چون آدم عزیزش هم ک میمیره یسال صبر میکنه...

ما۴سال بودیم و واقعا تو ۳سال اول هیچی ندیذم ازش ولی خراب شد شایدم خواست خدا بوده...

بعد فهمیدم با اون دختری ک جدیدم دوست شده خوب نیستن...من عین مادر دلسوزش بودم حتی بهش پول میدادم..فکر کرد همه اینجورین..الان چند شب پیش پیام داد ولی من روزای سختی رو گذروندم و همونا باعث شد مهرش از دلم بره..دیگه یه درصدم نمیخوامش..خوشحالم ک خانوادم نذاشتن..وقتی تموم عکس و پیاماشو پاک کردم تازه رها شدم وگرنه قبلش هی منتظر بودم ک اشتباهه..الان بعد یسال میتونم بگم تازه حالم خوب شده...