چی بگم والا.اما پدر مادر من یروز ازم خبر نداشته باشن زنگ میزنن برم نهار یا شام.در عوض هم شوهرم هم خودم بهشون خدمت میکنیم خواهرمم همینطور.همه ی کاراش به عهده ی ماست.اما یه عروسی داریم خدا به هیچکس نشون نده اهل دعوا هر ماه دعوا نداشته باشه میمیره.از ترس اون نمیتونیم بریم خونه ی پدرمون میاد شوهرشم پر میکنه میاره فقط تیکه میندازن دعوا شروع کنن.
پدر مادرمم گفتن تا ما نمردیم هیچکس حق نداره پای دخترامونو از خونمون بکشه.