خردادماه نزدیک امتحان علوم فکر کنم. ده روزی از درد مردم و هیچ دکتری متوجه علت نمیشد. تا اینکه بلخره صبح شدم و میدونستم چیه . به مادرم گفتم رفتیم نوار بهداشتی و شورتکس و.. خریدیم برگشتیم. بلد نبود نوار بهداشتی رو چطوری و کجا بزارم مادرم باهام دعوا کرد😐 که همه کارا رو بلدی اینکارو بلد نیستی(منظورش شیو کردن بدن بود که معتقد بود نباید بزنی و هربار میرد دعوا شدید داشتیم). هنوزم یادم میوفته انقدر ناراحت میشم که یه دونه توضیح دادن اینکه چیب رو میکنی و کجا وصل میکنی مگه چقدر سخت بود؟؟؟ بعد همیشه هم از دست مادرش دلخور که اون هیچی رو بهشون نمیگفت و....
چیزیه که همه خانم ها میشن از نظر من ایرادی نداره
رفتیم عروسی شبش خسته کوفته خوابیدم صبح بیدار شدم دیدم تشک و لباس و همه چی کثیف شده شلوارمو گرفتم رفتم به مامانم گفتم پریود شدم قربونش برم کل تشک و شست خلاصه همه فهمیدن پری شدم😅
واااای من هیچ وقت یادم نمیره اینقد که خاطره بدی دارم ازش. ما مشهد بودیم یادمه خانوادگی به همراه یکی از فامیلهامون اونا هم دسته جمعی اومده بودن رفته بودیم برا یسفر و زیارت. تو هتل مشهد بودیم صح که پا شدم پریود بودم و بچه های فامیلمون دیدن و من آب شدم هیچ وقت یادم نمیره تا پایان سفر دیگه با من حرف نمیزدن و فکر میکردن من مریض شدم.
۲۹ اردیبهشت ششم بودم تو تالار بودم
کمی احساس میکردم خیسم
هیچی ماشین نشستیم رفتیم خونه دیدم خون
گریه کردم بعدش گفتم شاید بخاطر اینکه شلوار تنگ پوشیدم اینجوری شدم به هیچ‌کس نگفتم
پارچه میذاشتم پنبه هم میزاشتم
بعدش دوستم گفت پریودی هست و اینا قشنگ فهمیدم گفت نوار باید استفاده کرد گفتم چنده گفت چهار هزار تومن قشنگ یادمه پول هامو جمع میکردم می‌خریدم
ورودی دهم بودم چهار سال گذشته بود
تابستان بود پیش مامانم خوابم برده بود دید شلوارم خونه
اون موقع فهمید دعوام کرد گفت از بس به چیزای بد فکر میکنی 😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
