2777
2789
عنوان

پدرشوهرم مبل خریده

| مشاهده متن کامل بحث + 1122 بازدید | 71 پست
خب خودت میخریدی

بعد رفتم خریدم این یک مثال بود کلا هیچ کاری واسه من و بچها نکرده خوشم نمیاد ازشون اگه بگم چه بلاهایی سرم اوردن یک کتاب میشه  قبلا مسافرت بودم کلید خونم دسش بود زن اورده بود تاپیکای قبلم هست دیگه متنفر شدم ازشون همشون کثیفن خواهره با مردهای متاهله واسه پول مادره هم صیغه اینو اون میشه خدا رو شکر از فک و فامیلام دورم وگرنه ابرو نذاشتن برام 

چی میگی شما برو عقدتو جای دیگه خالی کن مبل خریدن واسه شما حرص داره دو روز دیگه پس نوه دار شدی هیچ کا ...

خیلی بد رفتاری 

وقتی عنوانت پدرشوهرم مبل خریده باشه خواه ناخواه همه فکر میکنن بخاطر مبل ناراحتی 

باید مینوشتی وقتی کار دارن یاد ما میوفتن 

یا پدرشوهرم ب نوه هاش توجه نداره...

بعدم چرا توهین میکنی 

حرف کاربرا درسته شوهرت وظیفه داره کمک بده 

نمیتونی مانعش بشی 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

به مبل پدرشوهر که حسودی نمیکنی😂

یه سری خاطرات هست که آدم خجالت میکشه حتی تو خلوت خودش مرورشون کنه چون از خودش خجالت میکشه. از حماقت زیاد، از خریتِ بی‌انتها، از اهمیت دادن به آدمای لاابالی...
پدر شوهر شما وظیفه نداشته برای بچه های شما ساندویچ بخره اما همسر شما وظیفه داره به پدرش کمک کنه

درسته پدرشوهرش وظیفه نداشته ولی غریبه نبودن وقتی شوهرش نبود پدرش که بود هزینه میکرد بعد با پسرش حساب میکرد

همینطور که فرزند وظیفه داره فرزند هست حق هایی به گردن پدر مادر داره که درنبودش جایی که پدرش هست از خانوادش مراقبت کنه 

که پدرشوهر ایشون نه از جیب کلا از مغز مرخص هستند

ب بچه یاد بدین از کسی چیزی نخاد

پدر بزرگ و مادربزرگ کسی نیستن دیگه..ولی خب قبول دارم حرفتونو...من مادرشوهرم یه بار با دخترم رفتن بیرون قضیه برا ۴ ساله پیشه دخترم اون موقع ده سالش بود خلاصه مادرشوهرم اون بستنی که دخترم میخواسته رو براش نخریده بود...دخترم اومد گفت مامان عزیز جون کلی پول داشت ولی باز از این بستنیا گرفت منم به دخترم گفتم عیب نداره خودم برات میخرم...خلاصه گذشت دو ماه بعد مادرشوهرم مریض شد و چند ماه بعدشم فوت کرد..خدا رحمتش کنه روحش شاد باشه...ولی میخوام بگم دنیا خیییلی کوتاهه تا میتونیم به بچه ها و نوه ها خوبی کنیم تا خاطره خوش بمونه تو ذهنشون...متاسفانه مادربزرگا و پدربزرگا تو این زمونه یه جورایی شدن

دیگه پدره. عمری رو صرف پسرش کرده که بزرگ بشه، از آب و گل دربیاد. الان از اون توقع نداشته باشه، از کی ...

عزیزم ساندویچ یک مثال بود ....شما خودتم اگه همچین پدرشوهری داشتی قطعا همچین برخوردی داشتی 

عزیزم عزت نفس چیز خوبیه داشته باشی من موندم چجور میتونید به پدر همسرتون بگید برای بچه هاتون سان ...

منظورتون از  پدر همسر پدر بزرگ یا همون قیم بچه ها در نبود پدر هست دیگه ؟ 

بعدم بچه ها خودشون خواستن 

همه چی وظیفه نیس دلی هست ‌..دل پدر بزرگ نخواسته ساندویچ بخره واسه نوش،دل استارتر هم نمیخاد دیگه ریختشونو ببینه .تمام 

ولی بحث شوهرش و پدرش به ایشون ربطی نداره

پدر بزرگ و مادربزرگ کسی نیستن دیگه..ولی خب قبول دارم حرفتونو...من مادرشوهرم یه بار با دخترم رفتن بیر ...

درسته دخترمنم ی بار ب مادربزگش گف ماشین سوارکن نکرد ولی اون یکی نوه رو برد ماشین بازی ب اون یکی نوه هم گفته بود پیش این نگو پیش این نگو 

منم ب دخترم گفتم بخاطر همین چیزا باید حواست باشه از کسی چیزی نخای 

درسته اونا باید خوب باشند ولی وقتی بیشعورهستن چاره چیه

استارتر میفهمم چی میگی. بابای منم واسه نوه ها خیلی خرج میکنه. ولی پدرشوهرم حتی یه شکلات نمیده دست بچه. ولی خب من درک‌میکنم‌چون گرونیه معمولا پیرمردا میترسن واسه فرداشون پول نمونه خسیس میشن آخر عمری...

پیجم @Shaynis_Lady معرفی کتاب: دزیره، بازمانده، صد سال تنهایی، ناطور دشت، دروغگویی روی مبل، مغازه خودکشی، سگ ولگرد، دارالمجانین، بوف کور، تادیب، زن زیادی، سه قطره خون، بازگشت، دنیای ناتمام، چهل و یکم، من پیش از تو، چشمهایش، آسو، بیکران تنهایی، وقتی نیچه گریست، شازده کوچولو، مسخ، مدیر مدرسه، زنده به گور، بنجامین باتن، مکالمه با یک گاو پرست، بادبادک باز، هزارخورشیدتابان، قلعه حیوانات، دختری که رهایش کردی، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، جنایت و مکافات، کیمیاگر...

استارتر یادمه یه بار دیگه هم بچه هات یه چیزی خواسته بودن پدرشوهرت دست رد زده بود 

خوب یادشون بده چیزی نخوان دیگه از ایشون.

ب پدر شوهرتم بگو ان شاءالله مبل خریدید دیگه مهموناتون رو میبرید رو مبلای خودتون دیگه😁😅

به نظر منم اسی یه کم شلوغش کرده و چندان بهش حق نمیدم ولی حرف شمام بی منطقه الان یه بچه ی غریبه به ...


والا .اصلا اکثرا پدربزرگا و مادربزرگ‌ها جونشون رو برای نوه هاشون میدن از خداشونه نوه چیزی ازشون بخواد .من خودم یادمه همیشه بابازرگام و مامان بزرگام برامون خوراکی می‌خریدند کیفم میکردن .

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم   
درسته پدرشوهرش وظیفه نداشته ولی غریبه نبودن وقتی شوهرش نبود پدرش که بود هزینه میکرد بعد با پسرش حساب ...

ممنون عزیزم از درک بالاتون به خدا کارتم دست دخترم بود چون شلوغ بود برام سخت بود برم که آخرش خودم رفتم 

عزیزم عزت نفس چیز خوبیه داشته باشی من موندم چجور میتونید به پدر همسرتون بگید برای بچه هاتون سان ...

ازش خونه و ویلا نخواسته که دو تا دونه ساندویچ بوده اصلا پدر بزرگه نباید میزاشت بچه ها بگن خودش باید دست نوه هاشو میگرفت میبردشون ساندویچی هر چی میخواستن میخریدن...غریبه که نبودن نوه هاش بودن جای دوری نمیره که....ای کاش یاد بگیریم برا همدیگه خاطرات خوب بسازیم که اگه خدای نکرده یه زمانی تو این دنیا نبودیم یاد آوری خاطراتمون لبخندی رو لبان نوه هامون بیاره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792