2777
2789
عنوان

خیلی داغونم لطفا راه حل بگید

317 بازدید | 12 پست

تاپیک قبلمو بخونین میفهمین موضوع چیه. از وقتی از اون جشن برگشتیم بابام خیلی غصه میخوره فقط از خاطراتش میگه، انقد گفته دیگه دل منم گرفته. میگه مریم عشق دوران نوجوونیم بود باهم میرفتیم دبیرستان، ٨سال دوست بودیم، دوستیمون خیلی پاک بود تو اون مدت با اینکه همسایه بودیم و خونمون هم میومد فقط دستشو میگرفتم نه بیشتر. 

بعد ازدواجش بهش گفتم هر چی بود تموم شد تا ابد خواهرمی، من به عنوان یک زن نمیخوامش فقط به بودنش توی زندگیم به مصاحبتش نیاز دارم، به اینکه دوباره دستشو بگیرم و صحبت کنیم. میگفت بعد از ازدواجش چند بار اتفاقی دیدمش تو هر بار نگاهش گرم بود حتی ده سال پیش که رفتم خونه ی خواهرم اتفاقی اونجا بود. در باز بود رفتم تو و خواهرمو صدا کردم. صدامو شناخت دوید حیاط باهام سلام علیک کرد و دست داد. هر بار من باهاش سرد بودم چون جوون بود و نمیخواستم هوایی بشه یا با آبروش بازی کنم. ولی این دفعه هر چی نگاش کردم اصلا نگام نکرد خیلی بی تفاوت بود. اگه یه بار گرم نگام میکرد قانع بودم،توقع دیگه ای نداشتم.

چی کار کنم آروم شه؟ خیلی به هم ریخته

من راه حل میخوام لطفا سرزنش کنید🙏


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مادرش زنده هست من خوندم پدره فیلش یاد هندوستان کرده

واقعا مال دنیاهای متفاوتیم نمیتونم طرز فکرتونو درک کنم. من دارم از مردی صحبت میکنم که زندگیش بر باد رفته و همه عمرش در حسرت گذشته و این ربطی به هرزگی نداره بلکه نشون میده که چقدر پاک و ساده خواسته بودتش، فرق بزرگی هست بین هوس و احساس

بابای من مدرک کارشناسیش رو سال ۵۵ از دانشگاه تهران گرفته و کارمند بازنشسته هست، شاعره و بعضی از شعرهاش به چاپ رسیده، کوهنورده و هنوز هم که ٧٠ سالشه این ورزشو ادامه میده، اینا رو میگم که فک نکنید آدم بی سر و پایی هست. 

اینجا ایران است اگه همین الان بهمون آزادی بدن سالها طول میکشه که افکار و رابطمون عادی بشه

واقعا مال دنیاهای متفاوتیم نمیتونم طرز فکرتونو درک کنم. من دارم از مردی صحبت میکنم که زندگیش بر باد ...

به نظرت چی بگیم عزیزم بگیم مادرتونو تو این سن بعداز اینهمه تلاش برای زندگی و بزرگ کردن بچه ها طلاق بده یا با وجود مادرت اون خانم هم نگه داره

بله با افتخار باید گفت اینجا ایران هست و در اینحا این ظلم در حق مادر شما محسوب میشه

پدر شما اگر علاقه ای به اون خانم داشت باید به وقتش اقدام میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز