چندروزپیش میخاستم عکسای خودموازتوگوشیش بفرستم واسهذخودم دیدم دوستش ک رفت ترکیه عکس خودشوبایه خانوم براش فرستاده منم گفتم یعنی چی معلومه مردهامجردی میرن مسافرت براچی میرن آخه اینم قصدداشت بره جشن آب بازی ارمنستان بعدکلی عصبانی شدوحرفای بدبهم زدفوش مادرمودادبهم گفت د.ی.و.ث.الان چندروزقهریم اون نمیادآشتی مطمئنم منم وقتی فهریم ب ضررمه غرورم اجازه نمیده باهاش آشتی کنم قهرم باشیم ب ضررمه موندم چیکارکنم