خانما کسی نیست کمکم کنه ؟؟؟! خیلی اذیتم ... شوهرم اصلا از بچه داداشم خوشش نمیاد بااینکه هنوز شیش سالش کامل نشده و بچس ... دوس نداره بیاد خونمون منم خونمون نزدیکشونه روزی یبار یا دو روز یبار میخواد بیاد نه میتونم بگم نیاد نه میتونم شوهرمو آروم نگه دارم کلا تا اسم بچه بیاد عصبی میشه انگار دشمن خونیشه ... این بچه هم همیشه پیشم بود وقتی مجرد بودم عادت داره بهم هردفه میاد من گریم میگیره نه دلم میاد بچه رو بیرون کنم نه شوهرم متوجه میشه خیلی داغونم منم الان تازه زایمان کردم و زایمان سختی داشتم واقعا تحمل حرص و ناراحتی برام سخته
اره بخاطر من میگه الآنم بخاطر منو بچمون ولی چه میشه کرد نمیدونم چکار کنم چون یه دونه دخترم کلا همه ...
اگر میتونی یه مشاوره برو راهکار خوبی میده بهت فقط این بند احساسی خود و خانواده ات رو ببری و عذاب وجدان نداشته باشی نمیگم ترو برو،ولی الان تو خودت یه خانواده ای
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تو که بچه رو بدنیا نیاوردی انقدر عذاب وجدان داری عادت میکنی
دنیا نیاوردم ولی کل بارداری مادرش من مراقبش بودم حتی بستری که بود من بالاس ش بودم دنیا هم که اومد ریز بود مادرش دستش نمیگرفتش همش من غسل چهلم هم من دادمش و بزرگش کردم تا مجرد بودم حالا که ازدواج کردم تقریبا از بارداریم این حساسیتا پیش اومد دارم روانی میشم
اول دلت واسه خودت و زندگیت بسوزه دختر شوهرت دوست داره ولی بچگانه رفتار میکنه البته خدایی هم زیاده ...
چرا خو میشدم ولی من چکار کنم بین شوهرم و رودربایستی با خانوادم موندم بهش حق میدم بعضی وقتا خودم هم اذیت میشم ولی به رو خودم نمیارم برا همین موندم چه کنم چجوری شوهرمو آروم کنم تا همین چندماه بگذره بار کنیم