من خودم آدم آرومی هستم شوهرم ب شدت عصبیه..با خونواده خودم اومدیم..تو خونه خودمون هم همینجور عصبی هست..اونروز دخترم رو گذاشتم پیشش برم وسیله ها رو بذارم تو ماشین..دخترم خواست بیاد وسط جاده اینم سر من جلو همه داد زد چقد بی عقلی ..یا اونروز سویچ ماشین با خودش بود فک کرد با منه..سر من داد زد سویچ کجاست حواست کجاست اونجا مامانم بود گفت چته داد میزنی گفت باید داد زده شه نیازه..یا دیشب اینهمه آدم نشسته بودن من رفتم تو اتاق استراحت کنم..گفت چایی بیار گفتم باشه بعد ی لحظه خوابم برد دیگه یاادم رفت دخترم اومد از خواب بیدارم کرد گفت آب میخوام رفتم آب بدمش دیدم گفت کو چایی گفتم باشه ولی ناراحت بودم از دستش ..رفتم چایی ریختم خودش بود شوهر خواهرم بود داداش و زن داداشمم بودن منم گفتم اینهمه آدم خو ب یکی میگفتی بیاره دیدم داد زد نمیخواد جمش کن منم چون می‌دونستم اگه جمش نکنم آبرومو میبره بردمشون..اونا هم همه داشتن نگا میکردن بعدش گفت برو برو تو گوشیت..برو داخل اتاق برو با عصبانیت..منم اومدم تو اتاق گریه کردم بعدش اومد تو اتاق یکی زد رو دستم گفت صدبار گفتم با من درس حرف بزن..اصلا من فقط گفتم اینهمه آدم هی منو صدا میزنی واسه چایی
بعدش شوهر خواهرم هی میگفت زشته بسه
یعنی اونا نازک‌تر از گل ب زناشون نمیگن بخدا
باهاش حرف زدی که تو جمع چقدر ناراحت میشی از این رفتارش،؟
هیچ وقت دسته جمعی مسافرت نرو اخلاقش اینجوریه
اصلا دوس ندارم بمونم..بعد دیگه مثلا وقتی حالش خوبه..جلو همه میگه رئیس ..عزیزم ..بانوی من..یا همش میگه غذا خوردی
بزار خانواده ت بفهمن با کی داری زندگی میکنی تو که تربیتش نکردی بخوای بخاطر رفتارش شرمنده باشی
شوهرت فک کنم جوگیرم هست
نمیدونم چرا بقیه واسه زناشون دارن پر پر میزنن شوهر من هم بدتر بدتر بدتر از شوهر تو
راضی بود که با خانواده ات بیاد مسافرت ؟ البته راضی نبودن توجیه بداخلاقی نیست ولی در کل بعضیا وقتی تو جمعی راحت نیستن زود کلافه میشن
تو هم در کل ببین رو چی حساسه بیشتر حواست رو جمع کن ، اون چایی اوردن هم وظیفه ی کسی نیست وظیفه ی خودشه نه اینکه به بقیه بگه ، حالا به همسر گفتن عیب نداره ولی به بقیه نباید بگه خودش پاشه بریزه
