حالا همه اینارو گفتم که بگم من جمعه دیدمش
و از اون موقع یه احساسی دارم که خودمم نمیفهمم چیه
اینکه بعد از این همه سال دیدمش
اینکه چرا وقتی دیدمش اولین چیزی ک دنبالش گشتم این بود ک حلقه داره یا نه
اینکه چقدر همه چیز فرق کرده
اگه بخوام یه واقعیتی رو بگم من همون موقع ها هم ازش بدم نمیومد
عاشقش نبودم ولی بدم نمیومد ازش یه پسر خوش قیافه و پولدار که عاشقته و خیلیا آرزوشون باهاش باشن ولی اون دنبال توعه هرچی میگی نه بیخیالت نمیشه
من اون موقع دوست نداشتم باهاش باشم ولی دوست هم نداشتم که اون با کس دیگه ای باشه
انگار فقط میخواستم یکی باشه که بدونم اونجوری عاشقمه و همیشه هم هست
و اینم بگم اون موقع ها واقعا کسی تو زندگی من نبود اما من اونم نمیخواستم