2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

و حالا باید تا ۳ سال دیگ تا ته دانشگا تحمل کنم و برم بببنم ک با رلش نشسته

بنده زبان خصوصی تدریس میکنم مجازی. ساعتی ۵۰ اگر خواستید در خدمتم پیام بدید یا درخواست دوستی بدید هماهنگ کنیم

این مال بچگیامه :یادم میاد با مورچه ها هم بازی می کردم دو طرفشون خط کش می ذاشتم که صاف راه برن بعد بهشون می گفتم من فرماندم شما هم سربازای من هستین اونقدر ذوق می کردم وقتی رژه می رفتن😍😂ولی بابت یه چی عذاب وجدان دارم یادمه هر مورچه ای که از خط خارج میشد و یه سرباز فراری حساب می کردم و اعدامش می کردم😑💔

 یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

نمیدونم 

نصف شب صدا جیغ شنیدم از بیرون، گفتم جنه. رفتم بیرون مامانم اونجا بود بهش گفتم تو جنی. با یه مود برو پی کارت خاصی نگام کرد گفت برو بخواب :) 

چگذککصاسغدصملمفمصنسمسمسمشممصمتبنسمشمش
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز