یکی ازاشناها میخواست منومعرفی کنه به یکی
عکسشو ک دیدم شوکه شدم
هم سنش بالابود هم یجوری بود..
حالا نگید ک پرتوقعی ومگه خودت چجوری و فلان...من اصلانمیگم طرف خوشکل یاهمه چی تموم
ولی جوری بود ک اصلا به هم نمیخوردیم من میتونستم جای دخترش باشم براهمین خیلی حس بدی گرفتم وقتی دیدمش...
دارم باگریه مینویسم چرا بایدبخت من اینجوری باشه که کلی ختم بردارم تابلکه بازشه بختم.. اخرم هیچی به هیچی
اصلا دیگ شایددعانکنم ختم نگیرم چون هرررموقع میگیرم اینجوری میشه موردای عجیب غریب ونامناسب سرراهم سبزمیشن
خیلیا دوربرم میبینم ازهمه لحاظ درحد منن ولی راحت ازدواج کردن
چرابرامن نمیشه
اهل دوستیم نیستم ..پسراهم اکثرشون بخاطر رابطه ج...دوست میشن
میدونم سنم زیادنیس ولی دوربرما سن ۲۴یعنی داره سنش بالامیره و وقت ازدواجشه اذیت میشم ازنگاهاحرفا ازاینکه خودم دلم ی همدم میخادازاین بلاتکلیفی بیام بیرون
کسی بوده مثل من مشکل ازدواج داشته بعدازدواج خوبی کرده باشه🥲