خواهر شوهرم یک روز در میون میاد خونمون از عصر تا شب چون شوهرم نیست بخاطر کارش که ماشین سنگین کار میکنه و خواهرش از اول عروسیمون تا الان همیشه میاد یک روز در میون که شوهرم نیست من خسته شدم از مهمون داری البته کار خاصی نمیکنم ولی شاید آدم بخواد تنها باشه یبار، حالا موندم ب شوهرم بگم یا نگم
میگم که اوایل با هم قرار بیرون بزارید فکر کنم برید جایی و برگردبن دیگه اخرش بره خونه خودشون .بعدش گاهی شما برید مثلا بگو میام خونتون از اونور بریم فلان چیزو بخریم
نه عزیزم به همسرتون نگید، به جاش با رفتارتون کاری کنین خودش متوجه بشه مثال روزی که ایشون قراره بیاد ...
عزیزم آخه عصر میاد تا آخر شب اون تایم اصلا باشگاه و اینا نمیشه رفت، نمیدونم شاید این سری بهش گفتم بیرونم یا خونه دوستمم ولی خب بگم هم برای یکباره هر سری نمیشه بگم خونه دوستمم