2777
2789
عنوان

افسردگی بعد زایمان😫😫😫😫

| مشاهده متن کامل بحث + 18691 بازدید | 39 پست

من دوماه حالم همینجوری یود سر دوتا بچه هام فقط بخاطری که شوهرم دعوا راه مینداخت توی دوران زاچم

همیشه همه گفتن بیشتر از سنش میفهمه اما هیچوقت هیشکی نگفت بیشتر از سنش سختی کشیده...    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

راستی قرص لاکتاول هم واسه شیر خوبه 

الان دیدم یکی دو نفر گفتن یادم اومد خیلی مهمه ، خودت باید به خودت تلقین کنی ک حالت خوبه و همه چی عادیه و تو حالا دو تا بچه داری و همش انرژی مثبت بده ، منم داشتم افسردگی میگرفتم همش گریه میکردم ولی با تلقین مثبت و حمایت همسرم خوب شدم ، گرمی هم زیاد بخور خودش کمک می‌کنه به بهتر شدن حالت ،چون سردی خوردن افسردگی میاره 

اللهم عجل لولیک الفرج💞💞💞

اول اینکه غذاهای خوب بخور ...میوه اناناس بخور و سینه مرغ را تو روغن حیوانی سرخ کن با کمی ابلیمو و زعفران و بخور تا بخیه هات خوب شن زود احتمالا فقر اهن داری حتما اهن بخور هنوز قطع نکن چون آدم تو زایمان خیلی خون از دست میده و اینکه برو دکتر زنان ببین برات ویتامین ب۱ ۳۰۰ مینویسه برات بخور ب۱ ۳۰۰ نمیزاره افسردگیت ادامه پیدا میکنه بدنت را پر انرژی میکنه داروخانه هم میده بسته ای ۱۰ تومن یا ۱۵ تومن هست اگه منیزیوم مگنیفورت هم داری بخور قبلش سرچ کن ببین برا شکرت بد نباشه 

تو دومی اینجوری من اولی اینجور بودم مادرمو خواهرم بعد ۱۸روز رفتن وای چقد گریه کردم بعد رفتنش هرگز دیگه دوسندارم زایمان کنم

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   
خواهر ببینم خونه بهم ریخته اس بیشتر اعصابم خورد میشه

اگه اوضاعتون خوبه گاهی بگو یکی بیاد کارها رو انجام بده ک سبک تر بشه ، آدم اوایلش انگار احساس میکنه دیگه واسه خودش وقت نداره واسه همین غصه میخوره ،منظورم اینه ک ی زمان هایی وقت آزاد پیدا کنی برا دل خودت باشی 

اللهم عجل لولیک الفرج💞💞💞

حق داری عزیزم

چند هفته اول بعد از زایمان خیلی بده، همه چی میریزه به هم خواب و خوراک و هورمونا و…آدم هی میگه عجب کاری کردم که زندگی به یک ثباتی رسیده بود بچه دوم آوردم همه چی ریخت به هم.

منم دوتا پسر چهار و یک ساله دارم پارسال توی وضعیت شما بودم با این تفاوت که مادرم رفتن به رحمت خدا و کمک‌دست نداشتم.

بنده‌خدا خواهرم دو هفته اول موند و کمکم کرد ولی خودش هم دوتا بچه کوچیک داره با پسر من میفتادن به هم، یه بلوایی توی خونه بود که لحظه‌شماری میکردم خودم تنها شم همه کارامو بکنم.

سعی کن مایعات شیرافزا زیاد بخوری، شیرت که راه بیفته حالت از لحاظ روانی خیلی بهتر میشه.

به مامانت یا کارای نوزاد رو بسپر یا خونه، هر کدوم که براشون سبک‌تره، شبا هم که همسرت هستن حتما کمک بگیر که بتونی استراحت کنی.

در مورد پسر بزرگت هم نگران نباش اگه باباش سر عصر میتونه یکی دو ساعتی ببرش پارک که یه هوایی بخوره خیلی خوبه.

غصه نخور،سال دیگه اوضاع خیلی خوبه،همبازین و زحمت تو خیلی کمه، همه به من میگفتن اما باورم نمیشد

حق داری عزیزم چند هفته اول بعد از زایمان خیلی بده، همه چی میریزه به هم خواب و خوراک و هورمونا و…آدم ...

خدا رحمت کنه مادرتونو...اره میدونم‌سال دیگه راحتم ولی الان حالم خوش نیس اصن..خدا ان شاالله کمک هممون باشه تو غم هامون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز