شاید عشق شاید نه
ولی شاید عجیب بود بین این همه خواستگار و ادمی که میخوانت یکیشون که حتی روش نشد بت بگه رو تو ازش خوشت بیاد و برات مهم شه...
ما تو رابطه نبودیم فامیلیم شبیه عاشقا رفتار میکردیم و عین دو تا دوست معمولی بودیم
گذشت تا یکی دیگه از فامیل که تا حالا بارها بهم گفته بود که دوستم داره و من بهش روی خوش نشون نداده بودم متوجه شد که رفتارمون جوریه یعنی همه میدونستن و کسی به روی خودش نمیورد اون نمیدونم چیکار کرد ولی اونی که دوستم داشت با عشقشو با تتفر قاطی کرد و باهام بد شد من زیاد ناراحت نشدم ولی کاش اینجوری نمیکرد بعدش باز همونی که اونو بام بد کرد اومد جلو و گفت دوستم داره ولی اینبار بیشتر از قبل ازش بدم میومد