دوستان داداشمم میترسید با غریبه ازدواج کنه ،رفت خواستگاری دختر خالم که ده سال کوچیکتر خودشه
یه دختر هیجده ساله ی ،بی نهایت خجالتی و باشرم و حیا
من که دختر خالمشم کلا ده تا کلمه باهام حرف زده باشه کلا
صداشو اصلا یادم نمیاد
حالا داداشمم ایراد میگیره
ما هم نامزدی مفصل گرفتیم ،اصلا نمیشه ریخت بهم 🥺