خانما شوهرم خود خره با 25 سال سن بهش گفتم برو یه بار تو میوه بخر رفته یارو هم دیده هیچی بارش نیست همه این میوه خرابا رو بهش انداخته وقتی که اومده بهش میگم اینارو از سطل زباله آوردی
اومد دید درومده میگه مگه تو پولش و میدی که حرص میخوری الان
وای داشتم میترکیدم از حرص بعد صداشو یکم برای من برد بالا منم لیوان و پرت کردم لیوانه هم مسی بود همچین خورد تو سرش
خانما سرش هم از اون موقع میگه درد میکنه و یکم هم باد کرده
باد کرده باشع بده؟
و اصلا هم نمیاد دکتر میگع بزار یه چیزیم بشه ببینم جواد مامانمو چی میدی