بچه ها چن لحظه انگار همه برام نا آشنان حتی خودم. انگار از بدنم جدام و دارم زندگی رو از دید کس دیگه ای میبینم.
اما همه رو میشناسم، با خودم تکرار میکنم که اون مادرم اون خواهرمه و....
اما انگار ارتباطی با خودم ندارم، مثل فراموشی لحظه ای اما همه رو میشناسم.
نمیدونم ججوری توصیفش کنم. خواهش میکنم اگر کسی مثل منه بهم بگه.... حالم واقعا بده.
اصلا برا کسی تعریف نکردم، حداقل اگه کسی اسم بیماری رو میدونه بهم بگه
شاید فشارت میفته اون لحظه
فکر میکنم باید از روانشناس کمک بگیری عزیزم
مثل منگی لحظه ای بعد بیدار شدن از خواب
درسته؟
مسخ واقعیت مسخ شخصیت
چندوقتە اینجوری؟
اختلال مسخ شخصیت
اگر واقعی باشه. مسخ هست. میتونه یه تجربه گذرا باشه. و بیماری تلقی نمیشه اگر تجربه مداوم نباشه
خلوت کن با خدا
از خودبرترت بپرس چه اتفاقی افتاده بهت نشون بده
شاید داری یه نوع تجربه معنوی رو پشت سر میزاری
ای وای شمااااهم
این چیزیه که از بچگی باهامه
شاید سالی ۵ شش بار این حالت بهم دست بده
خیلی میترسم تو اون لحظه
دلیلش چی میتونه باشه
خوشحال شدم یکی رومثل خودم پیداکردم
خودت فهمیدی چی گفتی؟
خداوکیلی میگما
انگار از سرمو پنبه پیچیدن، انگار مغز من نیست.
یعنی مغزم کار میکنه، همه رو میشناسم اما خودم نیستم😭💔اما میدونم که خودمم
یه حاله عجیب و بد... که حتما باید در شرایطش باشین تا درکم کنین، اگه کسی مثل منه اسم بیماری رو میشه بگه.
یعنی خیلی زود زوال عقلی دچار میشم؟
