مثلا فکر کنید، یه جمعی از دوستا که بودیم، به واسطه رفتارای ایشون من کنار گرفتم از اون جمع( مثلا من یکی دونفر که صمیمی تر بودم باهاشون توی اون جمع رو باهاشون صمیمی شد، دیگه من جام توی اون جمع نبود) حالا ی طوریه من حس میکنم انگار دوست نداره اینطوری و میخواد منم باشم و روی اخبار تحولات زندگی منم نظارت داشته باشه.
اینجوری که تو میگی این رسما اسید خالصه، از سم گذشته.
کاش واقعا میتونستم یه کاری بکنم. بیشتر وقتا بخاطر تاثیرات منفیش توی زندگیم فقط میشینم گریه میکنم.
من که همه ی دوستام رو گذاشتم کنار و راحت شدم فقط یکیش ک از بچگی باهم بودیم بعد از ازدواجش یکی دوبار برای زایمانش و خونه ی جدیدش رفتم و خودم ساختم بود و کم کم خودم رو کنار کشیدم و الان هر از گاهی حالش رو تلفنی میپرسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
