سلام دوستان.زن داداشم قهر کرده رفته خونه ی پدرش دخترش الان خونه ی ماست با دخترم بازی میکنه
به نظرتون چیکار میتونم براشون بکنم؟
حدودا ۲هفته قهر بود که با پادرمیانی خانوادمون روز ۵شنبه برگشت اما امروز دوباره رفته
دلایلش واقعا برای ترک منزل به نسبت بی ارزشه
من خیلی حرف زدم باهاش با برادرم هم صحبت کردم که بیشتر هواشو داشته باشه اما نمیدونم کی داره تحریکش میکنه برای طلاق
دخترشون اول مهر میره کلاس اول واقعا براش نگرانم
قبلا خیلی آروم و با ادب بود اما الان متاسفانه خیلی اخلاقش بد شده یه جورایی بیتربیت شده
مدام به برادرم میگه چرا بقیه ی داداشات بیمه هستن تو نیستی خب برادرم بندر عباس توی شرکت کار میکرد و چندسال سابقه بیمه داره اونجا خونه اجاره کرد زنش نرفت میخواست کنار خانوادش باشه چون تقریبا همه ی کارهاشون رو زن داداشم انجام میده خونه ی باباش توی روستا هست
به خاطر دعواهایی که داشتن داداشم به گفته ی خودش دلسرد شده بود و کمتر میرفت سرکار الان اونو بهانه کرده کا چرا سرکار نرفتی چرا پول تو حساب نیست
داداشم میگه برای کی کار کنم برای زنی که تا کوچکترین بحثی میشه میره خونه ی پدرش قهر
میگه اصلا دلم به زندگیم خوش نیست چرا اون موقع هایی که ۴تا ۴تا النگو براش میخریدم یا برای هردوشون انگشتر میخریدن یادش نمیاد تا دستم خالی شد باید ناراحتی درست کنه؟
داداشم هم خونه داره هم ماشین داره عاشق تفریح و دور همی
هست
میگه من زن گرفتم که زندگی کنم نه اینکه وسط راه با یه بچه ولم کنه بره
هر چند وقتی یه بار قهر میکنه میره الان دیگه هممون خسته شدیم واقعا
نمیدونم باید چیکار کنم چجوری باهاش حرف بزنم که زندگی بقیه رو با خودش مقایسه نکنه انقدر حسادت نکنه هزار بار بهش گفتم زندگی بقیه از دور قشنگه همه مشکل دارن همه تحت فشارن اما اصلا حرف گوش نمیده
