من مرده بدنیا اومده بودم که همه دکترا قطع امید کرده بودن که داشتن دستگاهها را جدا می کردن و ایست قلبی پیدا کرده بودم . دکترم زورهای آخرشو زد که شاید قلب دوباره بزنه و زد . اون شب همه دکترا و پرستارای بخش می گفتن زنده شدن من معجزه بود و همه از من صحبت می کردن . الان ۴۲ سالمه و از بچگی تا الان زندگی سخت و پر از غمی تجربه کردم و یکی از غم هام بچه دار نشدن . الان ۱۸ ساله در حسرت بچه . چند بار آی وی اف کردم که دکترها می گفتن کیفیت جنین ها خوبه ولی چند بار انتقال دادم و هیچی نگرفت . در حسرت بودم که یک بار بی بی چکم یا آز خون مثبت بشه توی این ۱۸ سال که نشد . کاش موقع بدنیا اومدن مرده بودم که این همه زجر و سختی زندگی تحمل نمی کردم. حکمت از زنده شدن من چی بود خدایااا😓😭😢 الان باید چکار کنم