2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 847 بازدید | 100 پست
عین پدرشوهرمه که!!! من از وقتی باهاشون سرسنگین شدم و زنگ نمی زنم و خونشونم نمی رم،ارامش دارم

دذد اینا رو نمیفهمم بخدا قسم من کاریشون ندارم حرفی حتی ب خانوادم نمیزنم این دو ورزم ک شهرستان بودیم ب شوهرم گغتم برو پیششون ما همو تو خونه زیاد میبینیم از این دو روز استفاده کن پیششون باش اگ احترام منو نگه میداشتن دردی نبود اما وقتی میحان عذابم بدن چ اصراریه ک من برم اونجا

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهرم بعد ده سال صبوری من تازه ب این مرحله رسیده ک میگ نرو سلامت تو واجبتره اما امان از خانواده بد د ...

اصلا نترس خیلیم حرف زدن خودت جواب بده دیگه به حد کافی فکر کنم تو خودت ریختی به حرف شوهرت گوش بده یعنی قرار زیبایی جسمت و روح رو بخاطر یه مشت آدم احمق از دست بدی وقتی شوهرت الان پشتته و با اون مشکلی نداری اونا رو حذف کن یه مدت حتما ادب میشن 

فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت که میشنوم خورشید در من طلوع میکند😍 من هیچ ام تُ💑 در همه هیچ من همه ای ،،****** همسفرم♾ همسرم 
عزیزم ازشهرت که میری بروخونه مادرشوهرت یه ناهاریاشام بخوربعدش بروخونه مامانت اونجابمون هرکی هم دعوت ...

انتظار دارن ک من خونه مامانم نرم ی بار گفت دختر ک شوهر کرد دیگ مال خانواده شوهره....قبلا اگ ی وعده میرفتم خونه مامان خودم زنگ رو زنگ قهر ک پسرمون گرفتی ازمون تو هم باید بیای این ده سال خیلی وقتا ب بهونه مریضی نرفتم اصلا شهرمون ک دل خانوادم نشکنه راضی نگه داشتن دو خانواده اونم با این شرایط خیلی سخت وبد و همین باعث شد من بشم اینی ک هستم

ای بابا والله مادرشوهر منم دخترش مثل خان نشسته به من بابچه ی کوچیک دستور میده منم الاناسعی میکنم دیر ...

من دستور ک هیچ این خوبش بود مثلا حساب کن همه کارم یکردم بعد تشکر ک هیچ ولی جلو فامیلوشن ابروم میبردن تهش میگفتم خب چرا میگفتن میخایم چشم نخوری 

دذد اینا رو نمیفهمم بخدا قسم من کاریشون ندارم حرفی حتی ب خانوادم نمیزنم این دو ورزم ک شهرستان بودیم ...


مادرشوهرت خودشو میزنه که بری خونش بعد اذیتت کنه؟واقعا مریضن

من اصلا جواب خانواده شوهرمو نمی دادم،مادرشوهرم برگشت گفت اول و اخر مقصر تویی وگرنه جواب داشتی بدی!سر چی دعوا کرده بود،که چرا با خانوادت رفتی گردش منو نبردی؟؟؟تو بگو من وقتی با عموم و خانوادم میرم گردش مادرشوهرمم باید با خودم ببرم؟؟؟عموم چی میگه!

از اون روز به بعد هم جوابشو دادم،هم دیگه زنگ نمی زنم ،طوری که عید و روز مادر زنگ زدنی اونقد خوشحال میشه!!!گفتم حقته تو احترام حالیت نبود،خونشم نمیرم،ولی پدربزرگ همسرم فوت کرد رفتم،بازم خیلی خوشحال شدن که پیش فامیلهاشون سرافکندشون نکردم !

با منم همینکارو کردن. برای من که تموم شد همه چی.  ولی شما از حقت نگذره  الهی خیر نبینن چوب ...

من فقط میخام ارامش داشته باشم ده سال صبوری کردم ک ب قول شوهرم درست بشه نشد بخدا همه راهیم رفتم این دیگ اخرش بود ک گفتم بدون هیچ بحثی فقط دوری کنم

انتظار دارن ک من خونه مامانم نرم ی بار گفت دختر ک شوهر کرد دیگ مال خانواده شوهره....قبلا اگ ی وعده م ...

بنظرم شماازهمون اول راه اشتباهی رفتین خانواده شوهرازاول هرجوربرخوردکنی همونجوری عادت میکنن 

اصلا نترس خیلیم حرف زدن خودت جواب بده دیگه به حد کاغگفی فکر کنم تو خودت ریختی 

هنوز میترسم باور مکینید شوهرم ک رفته بود خونشون جرات نداشتم ب گوشیش زنگ بزنم اونا دهنو باز میکننو...من اصلا از پس حرفا اونا بر نمیام خاک بر سرم

چقد سلیطه ست،بخدا من باشم یبارکی قطع رابطه میکنم،بزار هر چقد میخواد خودشو بزنه

رنگ از رو شوهرم رفته بود خب هر چی باشه مادرشه و نگم ک من بیشتر ترسبدم گفتم نکنه خدایی نکرده چیزیش بشه بذارن پا من 

اصلا نترس خیلیم حرف زدن خودت جواب بده دیگه به حد کافی فکر کنم تو خودت ریختی به حرف شوهرت گوش بده یعن ...

وقتی واکنشش ب ی نرفتن ساده من خود زنی بوده میت سم بنظرتون یعنی بازم ادامه میده ب کاراش از اونجایی میترسم ک وشهرمم بعد ی مدت پشت مادرش بگیره با این  کارا 

مث مادرشوهر من دیوونس پس ی سری مادرشوهرم گفت میخوام وایتکس بخورم شوهرم گفت بخور🤣

شوهر من دیشب کلی گریه کرد ک مادرش خودش زده میدونه حق با منه اما هی میگ مامانم پیره الان البته میگ اصلا بهت اصرار نمیکنم ک بیای خونه ما تو همون راه خودت برو

هنوز میترسم باور مکینید شوهرم ک رفته بود خونشون جرات نداشتم ب گوشیش زنگ بزنم اونا دهنو باز میکننو... ...

پس اینجور آدما را با رفتار اذیت کن آنجور که میدونی خود منم متاسفانه نمیتونم به لحظه جواب بدم 😂 اونم تند تیز کلا هیچی اون لحظه یادم نمیا پس بهتر کم محل کنی و حتی وقتی جایی میبینشون یجوری آزارش ن بده کم کم میاد دستت کارشون کردی زبونت هم همراهی میکنی 

فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت که میشنوم خورشید در من طلوع میکند😍 من هیچ ام تُ💑 در همه هیچ من همه ای ،،****** همسفرم♾ همسرم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز