اشتراکاتتون با همسرتون چیه

اونا هم یه جز بزرگ از رابطع هستن دیگه

و بنظرم خوبه که داریدشون

اگه حس بدی بهت میتونه خب میتونی راجب همه چی باهاش صحبت کنی ، راجب ایندتون، خونه، اینکه دوست دارید چیکارا کنید یا کجاها برید، راجب کلاسی اگه میری یا هرچیزی

قشنگی رابطه به همینه که تو یه ادمی رو داری که میتونی راجب هز چیزی باهاش صحبت کنی

خب اولش همینه دیگه نمیخای که درباره بچه ها حرف بزنی ماهم همین بودیم ولی الان درباره ی  اینده بچه ها قسطا عوض کردن ماشین بحث داریم اوایل عقد دغدغه کمتره

خب مام والا چیزی نداریم بگیم 

اوایل خب همینه شوخی و خنده و قربون صدقه و اینا 

البته که راجب آینده و تصمیمات و آرزوها هم کم و بیش حرف زده میشه دیگه

حرف جنسی بخاطر اینه که اوایل رابطه اس. رفته رفته چالشها و حرف های جدی میاد وسط

اشتراک مشترک مون اینه هردومون حالمون از هم بهم میخوره💔😊

خب تازه اوایل ازدواجتونه طبیعیه ،کم کم که پیش میرید نقاط و حرفای مشترک و عیر مشترک خودشون رو نشون میدن   اما از همین دوران عادت کنید که خیلی باهم حرف بزنید ۹۰ درصد مسائل و مشکلات با صحبت کردن حل میشه ولی اگر از الان عادت نکنید در اینده اذیت میشید

درباره همه چی،انقدر حرف میزنیم جفتمون کف میکنیم بعضی وقتا تو دلم میگم کاش حرف نزنه منم چیزی نگم تو سکوت خونه آرامش داشته باشیم. شاید هنوز اونقدر با هم آشنا نشدین همدیگه رو نشناختین که حرف خاصی ندارین سعی کنید بیشتر با هم وقت بگذرونید 

نگران نباش فکر نکن مشکل و ایرادی وجود داره کلا اوایل رابطه همینطوریه حالا شما سنتی ازدواج کردین الان برات سواله که چرا حرفی ندارین،ما هم که دوست بودیم تا ۵_۶ ماه من حرفی نداشتم همش شوهرم سعی میکرد رابطه رو حفظ کنه حرف بزنه هیجان بده آخر اشکش درومد گفت چرا انقدر یخی؟واقعا هم کم حرف و خجالتی بودم کم‌کم یخم آب شد اگر شوهرم مثل خودم درون‌گرا و تودار و سرد بود همون ماه اول دوستی جدا می‌شدیم همه چی تموم میشد،به خودتون زمان بده نگران هیچی نباش ولی سعی کن به حرف نزدن عادت نکنید