من اگر به عقب بر می گشتم قبل از اینکه با شوهر سر خونه زندگی بریم از اول نمی گفتم رو پای خودمون باشیم و از خانواده شوهر بی توقع باشم اگر از اول ی شرایط محکمی می گذاشتم زندگی کلی جلو بود اینقدر دنبال از صفر شروع کردن نبودم که به خودم سخت بگذره .شما چه اشتباهاتی داشتید و نتیجه ش چی بود
اشتباهاتمو قطعاااا تکرار میکردم چون باعث رشدم شد...
تو سن کم دوست پسر نمیگرفتم
ازدواج نمیکردم
جاری خواهر نمیشدم
با کسی ازدواج میکردم فاصله سنیمون تا ۵ سال باشه نه ۱۳
فقط خود طرف نه بلکه خانواده طرفم در نظر میگرفتم
تو روی پدر و مادرم وایمیستادم
بیشتر تلاش می کردم برای درسم
همه کارایی که کردورو دوباره انجام میدادم جز اینکه نباید هر حرفی رو به همه بزنم فقط این
اینقد زندگی سخت نمیگرفتم
ازدواج نمیکردم
از خانوادمم دور میشدم
اونشب مادرمو میبردم دکتر نمیگفتم فردا بریم
ازاون شب هیچ وقت فردایی نبود فقط من بودمو حسرت
من کل زندگیم اشتباه بوده
عاشق پسرعموم نمیشدم با اینکع دوبار اومد خاستگاری میدونستم نمیشه ونشد همین باعث شد کلی سرکوفت و سختی بکشم تا الانم بعد سه سال هنو بابام با عموهام قهره وهمچنان برای من سرکوفته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
