با نانزدم بحثم شده پنج شیش روزه نحرفیدیم
امشب خونوادش اینجا بودن مامانش گوشی داد دستم خیلی سرد گفت چطوری خوبی؟بعد گفت گوشی بده مامانم😅😅
بعد قبل دعوا براش پیتزا درس کردم پشت تلفن گفتن پیتزا نامزدت خوب بود یا خواهرت قرآنت میدیم داشتت شوخی میکردن
گفت قرآن بخورم ک مال نامزدم خوشمزه بود ک گناه کار میشم😅قلبم شکست واقعاااا
بنظرتون چجوری باهاش رفتار کنم؟بهش پیام اینا ندم منم؟وحق دارم ناراحت شم سر ای موضوع؟من ک با عشق براش پیتزا درس کرده بودم🙂💔
قهر چیه واقعا مگه بچه اید ؟ با سیاست حرف منطقی مشکلات و حل کنید
چن سالته؟
همه اینا بکنار قهرین بعد خیلی سردم جواب داده ب قول خودت
حالا برگشتی میپرسی پیزای من خوشمزس یا خاهرت؟
حال خوبه ناموصا؟
اسی کجایی هستی
قران بخورم چیه
ن نمیدونه قهریم
گفت فردا خواهرت برات درس مکنه اگ مخوایی تا نامزدت بیاد درس کنه بعد راستش بگث مال کیه خوشمزه بوده و اینا
واقعا قلبم شکست و اصن دیگ کاری به کارش ندارم
من با هزار ذوق و عشق اونو درس کردم از چن روز قبل فق برنامه داشتم براش😁😁
