2777
2789
عنوان

کیا دوران عقد چون به همسرشون علاقه نداشتن جدا شدن؟

| مشاهده متن کامل بحث + 2609 بازدید | 97 پست
من همسرم محبت میکنه اما حس من درست نمیشه ینی هر کار میکنم قلبم قبولش نمیکنه خسته شدم از بس زور زدم

باهاش صحبت کن و از عدم علاقت بگو توافقی جدا شو اونم گناه داره بخواد عروسی بگیره آخرش جدا بشی 

من ۲۴سالم بود جدا شدم طرف پسر داییم بود از اولم نمیخواستمش، حسی بهش نداشتم اطرافیان خیلی اصرار داش ...

آفرین چقدر شجاع بودین من یکم ترسویم اما راستش کم آوردم روحیه م خرابه افسرده شدم نميتونم ادامه بدم پسر دایی شما هم خوب بود فقط دوسش نداشتین؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببینین من دلم براش تنگ نمیشه وقتی با همیم یا خوابم یا سرمو با گوشی گرم میکنم یا میرم پیش بقیه همش در حال فرارم ازش بیرونم میریم فقط همراهی میکنم و گرنه ذره ای حس خوب ندارم یه حسی بدی دارم که انگار نمیخوام باهاش برم بیرون برم مسافرت 

آفرین چقدر شجاع بودین من یکم ترسویم اما راستش کم آوردم روحیه م خرابه افسرده شدم نميتونم ادامه بدم پس ...

این شجاعتو زمانی بدست آوردم که دیدم زندگیم داره نابود میشه و هیچکس به دادم نمیرسه، خودم باید یکاری میکردم

پسرداییم عالی بود با محبت، پولدار، با اخلاق

فقط من کششی بهش نداشتم و کنارش حالم بد بود

نمیتونم بهت بگم طلاق  ولی خودم خیلی دلم میخواد

شما چند ساله ازدواج کردین همسرت خوبه؟

شما هم امیدی به زندگی نداری؟ من خیلی ناامید شدم از زندگی دیگه دلم هیچی نمیخواد دلم اصلا خوش نیست

باهاش صحبت کن و از عدم علاقت بگو توافقی جدا شو اونم گناه داره بخواد عروسی بگیره آخرش جدا بشی 

گفتم بهش هنوز کنار نیومده داریم میریم مشاوره اونا هم اینقدر میگن خوبیاشو ببین مثبت فکر کن همه این کارا رو کردم فایده نداشته 

شما چند ساله ازدواج کردین همسرت خوبه؟ شما هم امیدی به زندگی نداری؟ من خیلی ناامید شدم از زندگی دیگه ...

۱۵ سال 

پدر خوبیه 

همسر مزخرفیه ...عصبیه 

دوسش ندارم 

یعنی متنفرم ازش 

من خییییلی وقته امیدی ندارم فقط بچه هام 



ما که جون می‌دادیم برای هم  مشکلات زندگی از هم دورمون کرد  دیگه فکر کن دوسشم نداشته باشی

من الانم از شوهرم خیلی فاصله دارم فقط جسمم کنارشه و گرنه قلبا حسی نیست مثل یه آدم معمولیه برام که فقط بهش عادت کردم

این شجاعتو زمانی بدست آوردم که دیدم زندگیم داره نابود میشه و هیچکس به دادم نمیرسه، خودم باید یکاری م ...

وای منم همش حالم بده بیشتز وقتا یه اضطرابی هم دارم هر چی میگم به بقیه میگن خودتو لوس کردی هیچکی حالمو نمیفهمه

این شجاعتو زمانی بدست آوردم که دیدم زندگیم داره نابود میشه و هیچکس به دادم نمیرسه، خودم باید یکاری م ...

همشم ته دلمو خالی میکنن که پاشو میخوری خوشبخت نمیشی بعد این دلشو میشکنی اگه جدا شی اما من الانم خوشبخت نیستم

۱۵ سال  پدر خوبیه  همسر مزخرفیه ...عصبیه  دوسش ندارم  یعنی متنفرم ازش  ...

منم امیدی ندارم حتی دلم عروسی هم نمیخواد جهاز نمیرم بخرم برای هیچی ذوق و انگیزه ندارم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز