یه چیزی از مدارک هاش گم شده از صبح خون منو به شیشه کرده ک تو برداشتی تو دزدی اتقدر خودم زدم جیق زدم جامو جدا کردم اومدم تو اتاق دیگ اومد کولر خاموش کرد شهرمون گرم ترین شهر کشوره رفت خودش تو اتاق اسپیلت رو روشن کرده 🤕
😍😍فکر شو بکن! یهروز به خودت بگی تونستم 😍اونروز بهتریـــن روزدنــیاســـت❤️ همون طور که شادی ها رفتن یه روزی غم هاهم میگذره آنچنان نماند و اینچنین نخواهد ماند به امید روزی چشمم به امضام بخوره بگم دیدی گذشت 😍😍
اونوقت ما هنو کولر روشن نمیکنیم گرمم نیس تهرانم هستم
تهران که گرمه والا🙄
از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
دستِ مرا بگیر و به پا خیز...دیوانهوار تاکه برقصیم...با این درخت شادِ اقاقی،در روشنای زمزمِ گلهاش،رقصی چنان میانهی میدان... رها ز نقص... تا چشمِ آسمان و زمين و زمانیان نتواند در این میانه باز شناسد رقصنده را ز رقص...
چندسال ازدواج کردی ؟تو این مدت مگه شمارو نشناخته ؟به شما اعتماد نداره؟
از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨