رقصنده_در_خون
عضویت :
1402/03/21
زن
درج نشده است
دستِ مرا بگیر و به پا خیز...دیوانهوار تاکه برقصیم...با این درخت شادِ اقاقی،در روشنای زمزمِ گلهاش،رقصی چنان میانهی میدان... رها ز نقص... تا چشمِ آسمان و زمين و زمانیان نتواند در این میانه باز شناسد رقصنده را ز رقص...