چرا؟بیاین حرف بزنیم
من راستش علاقه ای بهشون ندارم خیلی وقتها جلوی پیشرفتم رو گرفتن و خیلی خودخواهن فقط خواسته ها و حرفایه خودشون براشون مهمه منم کلا خودم رو جدا از اونا میدونم کلا دنیای من ازشون جداست و هیچوقت نمیبخشمشون
من ولی سکوت میکنم
جلوی پیشرفتمو میگیرن
من
رابطم با پدرم خوب بود الان دیگه خنثی ام بهش خودش خراب کرد اون مثل قبله اما مگه دل شکسته من درست میشه
من
نه شرایط نه توانایی نه اعصاب و اخلاق و حوصله بچه دارشدن نداشتن فقط میخواستن گندبزنن تو زندگی من و برادرم😑منم هیچوقت نمیبخشم
منم ولی دیگه کنار اومدم وانمود می کنم دوستشون دارم براشون بتونم هر کاری می کنم احترام میدازم ولی برام مهم نیستن شاید به خاطر خدا
الهی عزیزم آره واقعا گند زدن به زندگیمون
من بابام تو پول دادن فرق میزاره به داداشم هرچقدر بخواد پول میده ولی من نه🙂بعد هرکاری داره همش به من میگه و کلا اوکی نیستم با افکارش مامانمم واقعا بدترین آدم روی زمینه خون به دلم کرده روز و شب سرم داد میزنه واسه هرچیزی باید جواب پس بدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
