از دیرو که تو تاپیک قبلی گفتم با شوهرم قهریم کارشو توجیح میکنه و نمیخواد قبول کنه که اشتباه بوده دیشب با اینکه شام درست کردم نخورد و ازش توضیح خواستم چرا نهار رفتین خونه داداشت با اینکه میدونه دوست ندارم و ققط سکوت کرد و حرفی نزد دیشب کلی گریه کردم تا صبح اصلا نخوابیدم اونم خیلی بی اهمیت بود ،جاشو جدا انداخت و منم تنها تو اتاق خواب حتی نیومد بغلم کنه صبح گذاشت رفت سرکار حق دارم نهار براش درست نکنم .؟ وقتی فکر میکنمچرا نهار بدون اینکه بهم بگه رفت یاد رحماتم و پا دردم میوفتم و منتظر موندن دلم میشکنه از اینکه بی اهمیته 😔😔
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
درست کن بهشم بگو بیا ناهار فقط محل نده باید عذر خاهی کنه
همیشه حتی تو دعواهامدن غذامو درست میکنم و حتی سفره همبراش میندازم اما اینبار خیلی بهم برخورد حتی دل جویی نکرد فقط بهانه میاره نمیگه اشتباه کردم دلم به کار نمیره
چطور بهش گفتی ناراحت شدی ؟ شوهرت خودشو کوچیک کرده که تنها رفته ناهارم خورده ... اون متوجه اشتباهش ...
از خونه مادرم رفتم سر راه که برگردیم خونه بحث دکتر بود گفتم برات نهار اماده گذاشتم تو کیفم برا بعد گفت خونه داداشم غذا خوردم گفتم چرا بهم نگفتی من منتظرت بودم بخاطت دکترمو ساعتشو تغییر دادم تا هم گشنه نباشی هم باهم بریم قبلا گفتم تنهایی نرو اونجا چند بار