مرغام مال خیلی وقت پیش بود امروز غذا درست کردم بوی زهم میداد کم خوردیم دوتامون ولی چیزی ب روم نیاورد. رفتیم خونه مامانم داشتم بامامانم حرف میزدم ک ظهر مرغ پختم فک کنم چون مال چن ماه پیش بود بو میداد بد شده بود. شوهرم گفت اشتباه پختی باید باهاش دمپخت درست میکردی دیدی اون روز خواهرم چه دمپختی درست کرده بود
یا مامانم حتی یه دمپخت گوجه درست میکنه کیف میکنی . مرغو نباید اینجوری میپختی .
مامانم با شوخی بهش گفت اینهمه دخترم برات غذاهای خوشمزه درست میکنه ولی شوهرم نه تایید زد نه حرفی زد
درصورتیکه من دستپختم بد نیست.تاحالا چند بار تو جمع تعریف دستپخت مادرو خواهرشو کرده.چرا ک اونا همش دمپخت و ابپزی درست میکنن
من غذاهام واقعا خوشمزه تره
یجوری جلوی مامانم گارد گرفته بود خیلی ناراحت شدیم هم خودم هم مامانم . باورتون نمیشه من ۱۰ ساعت میرم سرکار شده شبا از خستگی بمیرم یا صبح زود پامیشم براش غذا درست میکنم وجدانم نمیزاره بی غذا بمونه ولی اون فقط کارای مادرو خواهرش به چشمش میاد همیشه فک میکنه اونا بهترینن تو همه چی و همه کارارو درست انجام میدن کسی خلاف اینا انجام بده نابلده