سلام دوستان یکم بحث مون بود با شوهرم
بابام خونه مون بود شوهرم رفت به بابام گفت من نمیتونم با دخترت زندگی کنم
به نظرتون از روی عصبانیت گفته یا نه حقیقت
کلا دورو هست... بهم محبت میکرد تو خونه مثلا میگفت بیا تو بغلم حتی تا روز آخر دعوا مثلا صبحش گفت بیا تو بغلم اما شبش به بابام اینطور گفت و چه اتفاقا ک افتاد و ما رفتیم و قفل در عوض کرد اگر منو دوست نداشت چرا نازم میکرد چرا منو تو بغل میگرفت مگه میشه این همه دروغ؟