بچه ها پارسال به شدت افسرده بودم حالم خیلی وخیم بود
اونموقع انقد ضعیف و بی اراده و بی اعتماد به نفس بودم که نگم
با یه پسری تو رابطه رفتم(و چون خیلی بدبخت و بی پناه بودم خیلی بهش وابسته شده بودم حس میکردم برام خداس😑) همون اول بیش از حددددد حرفای جنسی میزد و من احمق اصلا مخالفتی نمیکردم و حتی گف با اینکه رابطه جنسی داشته باشیم اوکیی؟ گفتم به این زودیا نه ولی بعدا اره😐😐😐😐😐
وای من چقد احمق بودمممم الان برای خودمم تعجب اوره
اونموقع میگفتم حرفاش از رو دوس داشتنه ولی الان بهش فک میکنم حالم بهم میخوره و حس میکنم میخواس سو استفاده کنه
خداروشکر همه چی تموم شد.