من و پارتنرم همکلاسی دانشگاهیم
از اول ترم تا الان یک دفعه هم نشده خودم برگردم خونه و هر روز من رو رسونده ، روزایی هم که پدرم نمیتونه برسونه دانشگاه و باید خودم برم میاد دنبالم ؛به اصرار خودش، حتی یه دفعه گیر دادم که خودم میرم ناراحت شد...
اون دو روز در هفته کلاس داره و من 3 روز، ولی اون یه روز که اون کلاس نداره هم میاد دانشگاه و من رو میرسونه خونه...
کارش جوریه که نمیتونه زیاد مرخصی بگیره و همه ی مرخصیاش صرف کلاسامون و روزایی که منو میبینه میشه...
روزایی که میاد دانشگاه و من رو میرسونه مثلا اگه 5 منو برسونه خونه 9 میرسه خونه خودشون...ولی اگه از همون محل کارش مستقیم بره خونه و دنبال من نیاد نیم ساعته خونه س
به خاطر کارش هم تایم درس خوندنش خیلییی محدوده و به خاطر خستگی زیاد نمیتونه،حالا نزدیک امتحانای ترم هست و از خوابش میزنه که درس بخونه...
شنبه قرار بود هم دیگه رو ببینیم که کلاسا کنسل شد، اخرین دیدارمون هم برای دوشنبه بوده، من امروز ازش پرسیدم شنبه میبینمت؟ گفت دلم تنگ شده و خیلی بی قرارتم ولی میخوام کل هفته امتحانا رو مرخصی بگیرم ،اگه شنبه هم مرخصی بگیرم یکم سخت میشه، و اگه موافق باشی این چند روز رو درس بخونیم بهتره، اما من ازخدامه که تو مخالفت کنی و بگی بیا ببینمت، هرچی تو بگی من انجام میدم...