2777
2789
عنوان

فوبیا عنکبوت

| مشاهده متن کامل بحث + 461 بازدید | 21 پست
تابستون معمولا پشه زیاده عنکبوت نشنیدم 😕  همیشه زود زود گرد گیری کنی نمیان بعد یدونه ضربه بخ ...

بخدا امروز خونه تکونی کردم یهدونه قولکبوت داشت رو بدم میرفت هوز دست و پام داره میلرزه نمیدونم چرا تابستونا خونه ما زیاد میشن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من فوبیای سوسک دارم ...

هفته ی پیش مارو دعوت کردن پارک چیتگر دقیقا دور دریاچه نشسته بودن رفتیم چقدر تا قبل اینکه بشینیم حالم خوب شد 

یهوووووووووووووو از زمین و آسمون وییژژژر ویییییژ کنان دیدم بله ب سلامتی دور و بر میچرخن و میشینن روی سرو صورت و بدن و دست و پا 

هرکی میخاست کفش بپوشه اول کفششو میزد زمین حداقل ۳ تایی اون تو بودن .. 

یعنی ساعت ۹ تا بشه ۱۱ ک برگردیم من ۵ کیلو کم کردم

شوک بهم وارد شده بود فقط میلرزیدم رنگم عین گچ سفید شده بود لبام کبود شده بود 

چن نفر دورم نشستن دایره وار ک سمت من نیان تا بتونم ی لقمه غذا بخورم ... 

اولین بارم بود واس پیکنیک میرفتیم پارک .. 

ولی تیکه تیکه مم کنن بگن تموم دنیارو بهت میدیم ۳۰ سال ب عقب برمیگردونیم زمان رو بشی ی دختر ۱ساله تو بغل مامانت ی شب دیگ بیا بریم پارک شام مهمون ما بدون کوچکترین فکری میگم نه ... دست خودم نیست تپش قلب میگیرم و حمله بهم دست میده ... 

دومین فوبیام بادکنکه ... 

تا حالا بادکنک نیومده تو خونم حتی واس تولد 

کامل میفهمم چی میگی فوبیا خیلی سخته ... 

و شبی هست که نباشد پس از آن فرداااااییی... 😊
وااای من بودم سکته میزدم ،یعنی اون پاهاشو که تکون میده ها ،انگار منو برق میگیره یه حالی میشم

وایی دقیقا منم فقط از همین پاهای چندششون میترسم بدن ندارن انگار ۶ تا پا تو هوا معلقه فقط😶😫😫

من فوبیای سوسک دارم ... هفته ی پیش مارو دعوت کردن پارک چیتگر دقیقا دور دریاچه نشسته بودن رفتیم چقدر ...

آره فوبیا حیلی بده مخصوصا فوبیای حشرات که انقد زیادن من جاتو بودم یه جا پر عنکبوت همون موقع برمیگشتم خونه هرجوری بود

آره فوبیا حیلی بده مخصوصا فوبیای حشرات که انقد زیادن من جاتو بودم یه جا پر عنکبوت همون موقع برمیگشتم ...

نمیشد میخندیدن بهم باورشون نمیشد میگفتم فوبیا دارم هرهر میخندیدن مسخره میکردن من فقط اشکام سرازیر شده بود غیرارادی... بخاطر احترام نتونستم ولی فقط ۵ دیقه نشستم رفتم دور دریاچه درخت و چمن نبود راحت شدم تا تونستم ۲ ساعتی تحمل کنم وحشتنااااک بود 

و شبی هست که نباشد پس از آن فرداااااییی... 😊
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792