من دوم راهنمایی بودم از کمد یکی از هم اتاقیام فک کنم لواشک برداشتم .😖😖😖
در صورتی ک میدونستم راصی نیست و خیلی خسیس بود
نه.ولی ازم دزدی کردن.دوستم ۴ تا شیشه لاکمو دزدیده بود.خودم متوجه نشدم ولی مامانش فهمیده بود مجبورش کرده بود بیاره پس بده و معذرت خواهی کنه.با مامانش اومد جلو در خونمون.
پنج سالم بود میرفتم سوپری سرکوچه خرید همیشه یه دیس کیک یزدی اونجا بود منم یه بار یکی برداشتم خدایااااااا چقدر خر بودم با اینکه پولم داشتم بدون اجازه برداشتم رفتم خوردم
از جیب بابام پول برداشتم .با خواهرم . از مغازه روبروی خونمون نوشابه میخریدم. اونم ما رو به مامانم لو داد اونم به بابام گفت . آنچنان کتک مفصلی خوردیم که نگو .تازه میگفت میبرمتون تو کوها چال میکنمتون .
همیشه از پول تو جیبی هایی که پدرم بهم میاد
یواشکی یک مقدارشو میزاشتم تو جیبش
یه بارم پنج سالم بود رفتم خونه عمم بچه نداشت رفتم تو اتاقش دیدم یه عروسک قشنگ کوچولو اونحاست با خودم گفتم عمم ک بچه نداره این مال من باشه گذاشتم تو کیفم بعدش موقعی ک خونه میخواستم برم عمم گفت وایسا ی چیزی بهت بدم😐هرچی گشت پیدا نشد گفتم عمه چی است حالا گفت یه عروسک😶اب شدم از خجالت
اره من با دوستم از مغازه ها دزدی میکردیم
اون باهاشون حرف میزد منم چیپسو پفکو پزاشتم زیر لباسم
یه لواشکای نازکی بود موقع خرید باید از هم جداشون میکردی
من پدل دوتا میدادم از قصد جدا نمیکردم فروشنده نمیفهمید چنتاس میومدم بیرون جدا میکردم میدیدم ۴ تاس😂
بعد میبرده مدرسه اون دوتای خودمو میخوردم اون دوتارو که دزدیده بودم میدادم دوستم بخوره بیچاره کلیم تشکر میکرد🤣
یه روز بعد از تعطیلی مدرسه از اونجایی که یه خواهرم قول داده بودم براش خوراکی ببرم و پول نداشتم یه آدامس یواشکی از مغازه دم مدرسمون برداشتم بعد از چند سال با حساب تورمش رفتم به آقائه دادم گفتم بدهکار بودم بهتون
تادلت بخواد
البته فقط خونمون مثلا شکلاتای گرون مامانم
آره تو یه آرایشگاه
هرچی لاک و تاج و اینا بود ریختم تو کیفم
البته 5،6 سالم بود🥲😂
