خواهر شوهرم همش میشینه دروغ میگه
مثلا من خودم ادم زرنگی ام کل خانواده میدونن که مثلا مهمان دارم شب قبل همه چیزم امادس دیگه اینجوری همه میشناسنم
بعد خواهر شوهرم از تنبلی معروفه
مثلا مهمون دعوت کرده بود مهمونا رسیده بودن تازه داشت تو اشپزخونه سالاد درست میکرد داد میزد به شوهرش که بیا سس سالاد درست کن
بعد سیب زمینی جاریم وایمیسه براش سرخ میکنه
بیشتر وقتا برنج مامانش از خونه درست میکنه براش میبره مهمون زیاد حالا ۱۰سال هم از من بزرگتره
بعد میشینع تو برای من تعریف میکنه من خیلی زرنگم دوستای شوهرم اومدن اینجوری پذیرایی کردم اونجوری پذیرایی کردم من میدونم همش دروغ میگه
مثلا الکی از دختر عمخ اش که چاقه تعریف میکنه میگه همه تو باشگاه میگن هیکلش خوبه در حالی که خیلی چاقه دختر عمش خودش هم چاقه