2777
2789
عنوان

شوهرم میگه خانوادشو دعوت کنیم..

883 بازدید | 25 پست

خانوما من تقریبا ۲۰روزه عروسی کردم

تقریبا ۳،۴روز از عروسیم گذشت شوهرم گفت هم مامان بابای خودتو ، هم مامان بابای منو دعوت کن شام

درصورتی ک باید اول بقیه ما رو دعوت کنن بعد ما بقیه رو 

من مامان باباشو دعوت کردم و یکی از داداشاش هم با پررویی تمام با خانومش اومدن خونمون شام

فردا شب هم خانواده خودمو گفتم،*خانواده من ، منو پاگشا کرده بودن زودتر*ولی خانواده شوهرم نه*

حالا مشکل ندارم ، ولی باز شوهرم میکه اون یکی داداششو و خواهرشو مامان باباشو باز دعوت کنیم

در صورتی ک اول اونا باید دعوت کنن

حالا من چ جواب قانع کننده ای بهش بدم ک انقد اصرار نکنه؟




به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

فعلا تازگی داره براش وجداکرده دلش میخاد هی راه به راه دعوتشون کنه🤣🤣🤣

بعدا عادتش میشه ودم به دقیقه دنبال دعوته

از الان کوتاه نیا اسی

زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه!"جهنم من شوهرم و خانواده شن! من جهنمو توی این دنیا تجربه کردم"بی صبرانه منتظر اون روزی هستم که تک تک بابت دونه به دونه بدی هاشون تقاص بدن... میگن دعای نی نی سایتیا گیراست ومن اینو به چشم دیدم؛دعاکنید هرچه زودتر شاغل بشم وخونه دار بشم و بتونه دخترمو بیارم کنارخودم و بادخترم یه زندگی آروم رو تجربه کنیم؛من سنی ندارم این همه درد واسه من وبچه م زیادیه!خدایا دخترم وآینده مونو به دستای پرقدرت تو می سپارم؛زندگی وآینده ای پر از آرامش و خوشبختی برامون رقم بزن....دلم برای خود سابقم خیلی تنگ شده....چه زود دیر شد....

این شوهر نابودت میکنه.اَه اعصابم بهم ریخت.منم ۲۰ روز بود عروسی کرده بودم ،خودم هنوز تازه عروس بودم این بیشعورا منو مجبور کردن که خواهرشوهرمو پاگشا کنم.اون عقد کرده بود.حتی شبم خوابیدن خونه مون.فکر کن دامادشون و خودشون خوابیدن خونه ی ما.شوهرت باید خودش بفهمه.به گفتنِ شما نیست.احتمالا خیلی زرنگ و کاربلدی.دارن سواستفاده میکنن

این شوهر نابودت میکنه.اَه اعصابم بهم ریخت.منم ۲۰ روز بود عروسی کرده بودم ،خودم هنوز تازه عروس بودم ا ...


دست ب سیاه و سفید نزده بودم تو عمرم

ی بار ک اومدن دیدن سفره رنگینمو

شوهرم میگه لابد بلدم دیگ

به خواهر و مادر این زندگی سلام ویژه‌ای دارم 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو1388  |  18 ساعت پیش
توسط   asraam  |  1 ساعت پیش