هر کی دلش با زندگی و طرف نباشه ممکنه یجایی جا بزنه حالا به هر دلیلی
🌱اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌱یه صلوات واسه حاجتم میفرستی 😀پرنده ای غمگین در نیزار می خواند گویا چیزی را به یاد آورده که بهتر بود فراموش می کرد🕊 فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُون 🌱 نتیجه انتظار شما خوشبختی ما خواهد بود ولی ما هم در انتظار بدبختی شما نشسته ایم🥀آیا اندوه می تواند مرا به روزی برگرداند که دستم به شاخه گلی که به سمت من دراز کرده بودی نمیرسید؟برای تو گل آورده بودم، به دنبال من اگر میایی همان اتوبوس همان ترمینال همان آقای راننده...کنار همان نیمکتی نشسته ام که پیدایم کردی.🌌❄روی زمین گام برمیداشت اما مسیری که می رفت از آسمان می گذشت...و به بهشت می رسید.🕊🕯اگه بهترین آدم باشی به نفع خودت بهترینی و اگه بدترین آدم باشی به خودت بدی کردی.🕊🌌من فرشته ای را دیدم که آواز کنان از میان خیال و رویا از بین تشویش و ترس می رفت سوی آسمانی سپید ...من فرشته ای را دیدم که در روشنایی در دستش بود...فرشته ای را دیدم که با من تفاوتی نداشت...فقط آرزوهایش بزرگتر بود میان یک جنگل بزرگ جایی که من بودم و یکتا خدایم و رویای تو در شبی که ماه سلطنت می کرد و زمین را جلا می داد با آن پرتوهای خورشید زاده اش و دیدم که فرشته کجا رفت...دست در دست تو چشم سوی خدا قدم به آسمان نهادم همانجایی که فرشته رفته بود...🌱آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست و آن کس که مرا گفت نکو خود نیکوست حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همون برون تراود که در اوست😏
بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست
اول جدا میشن و یک مدت میرن پی عشقو حال بعدا باز شوهر میخوان و از آزادی خسته میشن ولی بطور کلی افراد تنوع طلب مناسب روابط جدی و بلند مدت نیستن و بهتره تنها بمونن
آره،،گفتن آدم زندگی متاهلی نیستیم ولی دشمن همم نیستیم،،با دو تا بچه جدا شدن ولی تو یه خونه ی دو طبقه زندگی می کنن،،زنه طبقه ی بالا ست با دو تا بچه هاش و مرده طبقه ی پایینه،،با همم به کارای بچه ها رسیدگی می کنن ولی خونه و وسایلشون کاملاً جدا ست.
هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....//خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//