خیللللی احمقه مارال البته کارگردان اینطور نشونش میده ولی درکل غیرقابل باوره بنظرم یه زن محاله همینطور الکی یه مردی که عاشقشه رو به این راحتی فراموش کنه تازه اونم به این شکل و با این شرایط بخاطر اینکه ۱-حاتف برادر حاتمه اگه یه مرد غریبه بود یجور دیگه بود قضیه چون ادم براحتی عشقشو نمیزاره کنار برادر الدنگ سطح پایینترشو قبول کنه اونم حاتفی که یه عمر از خونه خانواده روستا فراری بوده دوستای یونس به یقین گفتن مقصر مرگ یونسه و حالام خود حاتم به مارال گفته و اصلا من نمیدونم دلیل این دختر چیه داره قایمش میکنه و نگرانشه و حرفای حاتم قبول نکرده افتاده با این ...کلا خیلی کارش قابل باور نیست کارگردان معلوم نیست چطور همچین چیزایی رو سرهم کرده و براحتی مارال و سینه چاک هاتف کرده😳😳😳چون بنظرم هیچچچج دلیلی برای جذب شدن مارال بهش وجود نداره اونم اینکه حداقل بعنوان یه گزینه هست که تو مرگ برادرش مقصر بوده بنظرم همین برا یه دختر که عاشق داداشش بوده کافیه تا هبچوقت به همچین مردی حس نزدیکی و علاقه نکنه...خیلی مسخرست خیلی فیلمش
دلسوز زنی هستم که حتی زنانه ترین احکامش را هم مردان می نویسند