هیچ مشکلی حتی اون زمان بقدری جنب و جوش داشتم که گفتم نکنه رحمم پاره شده .....خدا سنگ و بغل شیشه نگه میداره ....اینم حکمتش این بود ....اونوقت بچه دوم که سقط شد خیلی مراقب بود اصلا استرس و کار سنگین نمیکردم اما با یه باد که اومد ترسیدم سقط شد اما این بچه شیر خوار داشتم شیر میخورد میپرید روشکمم و یه هفته هم بود ماشینم خراب شده بود مجبور بودم با دست لباس بشورم و چقدر وسیله سنگین بلند کردم اما هیچ مشکلی پیش نیومد....