میترسم از نبودن مامان و بابام. نمیتونم از زندگیم لذت ببرم.وقتی محبتی میکنن بهم با خودم میگم نکنه سال دیگه نباشن و من این روزو تنهایی جشن بگیرممثلا دیشب رفته بودیم خونه مادرم شاممادرم یهو سوپرایزم کرد و برام کیک تولد گرفته بوداز درون داشتم میمردم به این فک میکردم ک چرا اینقدر مادرم خوبه اگه نباشه چی میشهو ظاهری میخندیدم و بغض داش خفم میکرد
تا میگم پولم کمه نمیتونم این چیزی ک لازم دارمو بخرمسریع برام پول میزنن چن هفته پیش یهو گفتم چقدر دلم کیک خامه ای میخوادفرداش دیدم مادرم یه جعبه کیک خامه ای خریده اومده خونمون.
خوشحال میشم از کاراشوونولی نمیتونم کنترل کنم خودمووقتی تنها میشم گریم میگیرهمیگم چیکار کنم نباشن منم دیگه نمیتونم زندگی کنم
توروخدا بگین دقیقا چیکار کنم حالم خوب شه