خونه مادر شوهرم بعد از غذا ظرف ۱۰ نفرو میشورم
بعد که از آشپزخونه میام بیرون که بشینم توقع دارم فقط یه تشکر ساده بکنه
خیلی اوایل باهام مهربون بود بعد از بچه دار شدنم نمیدونم چرا انگار دیگه منو دوست نداره انگار از عمد تشکر نمیکنه قبلا میکرد
زن خوبیه من دوسش دارم
از منم هیچ وقت تشکر نمیکنن
تو ازش تشکر میکنی مثلا برای غذا؟
شایددیگه راحته باهات.یعنی اینجا خونه ی توهم هست
طرف نشور 😐🤝
مادرشوهر منم اوایل خیلی مهربون بود ولی الان نه خیلی تغییر کرده
با لبخند بگو
خواهش میکنم.
😊😊
من خونه مادرشوهرم هیچ وقت ظرف نشستم
مامانم از عروسمون همیشه تشکر میکنه
شاید تو رو از خودش میدونه مثلا میگه عضوی از خانوادمه برای همین چیزی نمیگه تشکر نمیکنه
نشور
سخت نگیر عزیزم برای رضای خدا بکن ایشالله به موقعش حبران میکنه برات خودم ده سال پیش این حرفای شما رو به شوهرم میگفتم اما الان پشیمونم چون نه مادر شوهری هست نه اون جمع هست نه دورهمی .....
چون براش عادی شدی و فکرمیکنه وظیفته
انجام نده ی مدت بزار متوجه بشه لطف میکنی ن انجام وظیفه
خب عزیزم قبلا رودربایستی داشته باهات مجبور بوده تشکر کنه
الان انگاری صمیمی تر شدین منم قبلا مادر شوهرم ازم تشکر میکرد الان نمیکنه
خوشحالم ک باهام راحته
از این زاویه بهش نگاه کن
لابد وظیفت میدونن
احساس میکنم چون خیلی نمیتونم برم خونشون انگار احساس میکنم من نوه اشو ازش دور کردم
یا بچه از بغل اون خودشو میندازه تو بغل من ،شاید بطور ناخودآگاه احساس کمبود محبت میکنه
