2777
2789
عنوان

اولین اختلاف با شوهر😪😪😪

1020 بازدید | 31 پست

داشتم تست میزدم گفت چیه همش سرت تو کتابه گفتم تو کنکور دی که خراب کردم اینبار حداقل بخونم قبول بشم

برگشت گفت تا اونموقعی هم که قرول بشی یه بچه میندازم بغلت!

از همینجا شروع شد و بالا گرفت😔 اصلا دلش نمیخواد من پیشرفت کنم 

اومدم خودمو  زدم به خواب باهاش حرف نزنم اومده بالاسرم میگه پاشو شام گرفتم پروفسور منم نرفتم بیرون اومد لباس برداشت رفت حموم گفت پاشو برو بخور معلومه خواب نیستی 

من با این چکار کنم آخه😥تازه این دعوای خیلی بزرگی نبود همینجوری اشکم داره میره😔

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وا شاید شوخی کرده

بالاخره خدا بغلمو با دستاش پر کرد خدایا خیلی دوست دارم نذاشتی حسرت مادرشدن رو دلم بمونه 🥺❤                            امضای قبلیم:خدایا میشه بغلمو با دستات پرکنی🌙🥺؟                           🥀🥲              ما کوچیکا خدامون بزرگه.......🍂🌱                گاهی گمان نمیکنی ولی میشود🥰
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792